آیا میدانید3
چگونه پرندة شاخدار جفت خود را زندانی میکند؟
چگونه مار پیتون شکار خود را میکُشد؟
بزرگترین حیوان کدام است؟
چگونه نهنگها در تهیة عطر به ما کمک میکنند؟
چرا مردم از مارها میترسند؟
کیسهداران چه نوع جانورانی هستند؟
چرا بدن گورخرها راهراه است؟
فسیلهای زنده کدامند؟
چرا مردم از کوسهها میترسند؟
چگونه مارها طعمة خود را میبلعند؟
چرا فیلها دارای گوشای بزرگی هستند؟
همة عنکبوتها تار نمیبافند؟
غیر از پرندگان کدام یک از جانوران میتوانند پرواز کنند؟
چگونه مروارید درست میشود؟
چگونه خفاشها در تاریکی میبینند؟
چرا حشرات آواز میخوانند؟
کدام حیوان میتواند بهطور همزمان هر دو جهت را ببیند؟
زنجیرة غذایی چیست؟
چرا مارمولک به ندرت از سقف میافتد؟
چرا درخت «نیم» اهمیت دارد؟
چرا درختان نمیتوانند در قلة کوهها رشد کنند؟
چگونه پرندگان خود را آرایش میکنند؟
در کدام دریا خطر غرق شدن بسیار اندک است؟
فسیل چیست؟
کدام حیوان خانة متحرک دارد؟
چگونه پرندة شاخدار جفت خود را زندانی میکند؟
هورن بیلها پرندههای عجیب و غریبی هستند که در آفریقا و در بخشهایی از آسیا زندگی میکنند. آنها دارای منقارهای بلند با تاج شاخدار برآمده هستند که برآمدگی روی منقار مانند شاخ کرگدن است. پرندة شاخدار معمولاً لانه خود را روی تنة درختان توخالی درست میکند. پرندة ماده پس از تخمگذاری، روی تخمها میخوابد و پرندة نر اطراف ورودی لانه را برای حفاظت از جفتش از خطر جانوران مهاجم با گِل میپوشاند و غذای پرندة ماده را برای هفتهها از سوراخ کوچک لانه به او میخوراند. وقتی جوجهها دارای پر شدند، با نوک قوی خود درِ لانه را خراب میکنند و به سوی آزادی پر میکشند.
چگونه مار پیتون شکار خود را میکُشد؟
مار پیتون، خزندة بزرگی است که برای شکار کردن کمین میکند. حیوانات بزرگ در دهان پیتون گرفتار میشوند و سپس پیتون به دور قربانی خود میپیچد و با فشاری سخت، طعمه را بیجان میکند. مار پیتون حتی ممکن است رگهای طعمة خود را برای بیحال کردن پاره کند و سرانجام آن را ببلعد و تا چند هفته از آن تغذیه کند.
مار پیتون در منطقة بین هندوستان و چین و بخشی از آفریقا پیدا شده است و هیچ مار پیتونی در جنوب غربی آسیا دیده نشده است. مار بوآ که در آمریکای جنوبی و ماداگاسکار زندگی میکند، مثل مارهای پیتون شکار میکند.
آیا جواب دادید: فیل؟ فیل بزرگترین حیوانی است که در خشکی زندگی میکند امّا بزرگترین حیوان روی کرة زمین، پستانداری به نام نهنگ آبی است که در دریا زندگی میکند. وزن یک نهنگ آبی برابر است با وزن بیست فیل. این حیوان قادر است 2 تا 5/2 تن غذا را در شکم خود جای دهد. رگهای نهنگ آبی به اندازهای بزرگ است که یک بچه میتواند از آن عبور کند. نوزاد این حیوان میتواند 3000 کیلوگرم وزن داشته باشد. نهنگ علیرغم اندام بزرگش، حیوانی بسیار آرام و نجیب است. این حیوان از جانورانی ریز و شبیه میگو به نام «کریل» تغذیه میکند. این حیوان به جای دندان برای شکار از آروارههای شانهای شکل که در دهانش وجود دارد استفاده میکند. زمانی که حیوان گرسنه میشود با دهان باز به طرف دستههای«کریل» حمله میکند و هزاران جانور ریز را در یک زمان همراه با آب دریا وارد دهان خود میکند سپس با بستن دهان، آبها را ازاطراف دهانش خارج میکند و جانوران را میبلعد. در گذشته این حیوان بهطور بیرحمانهای بهخاطر استفاده از گوشت و نوعی چربی که در بدنش وجود دارد کشته میشد و هیچ نوع محدودیتی برای شکار این حیوان وجود نداشت. این حیوان عظیمالجثة نجیب در معرض انقراض و نابودی قرار گرفته و نیاز به حمایت ما دارد.
چگونه نهنگها در تهیة عطر به ما کمک میکنند؟
نهنگ عنبر یا «کاشالو» در گذشته بهخاطر روغن با ارزشش مورد استفاده قرار میگرفت ولی به سرعت گونههای آن مورد حمایت واقع شد. عنبرماهی گاهی اوقات مادهای نرم و دودی رنگ که عنبر نامیده میشود ترشح میکند. زمانی که این ماده در مقابل نور خورشید و هوا و آب دریا قرار میگیرد، سخت و سفت میشود و رنگ آن به شکل خاکستری روشن درمیآید و بوی خوشی از خود متصاعد میکند.
وقتی نهنگ عنبر، ماهیهای مرکب را میبلعد، زائدههای تیز این جانور شکم نهنگ عنبر ماهی را تحریک میکند و باعث ترشح عنبر میشود. عنبر غالباً به شکل جامد و به حالت شناور در اقیانوس یافت میشود، و هر تکة آن حدود 45 کیلوگرم وزن دارد. عنبر را با عطرها ترکیب میکنند و بدین طریق، پایداری و میزان تداوم عطر را افزایش میدهند.
اگر شما یک مار را به بچه نشان بدهید بعید است که بترسد. بیشتر بچهها مار را بدون ترس لمس میکنند امّا وقتی بزرگتر شدند، ترس از مار در آنها بیشتر می شود. شاید این ترسیدن از والدین یا دیگران به آنها منتقل شده باشد.
فیلمها مارها را به صورت موجوداتی اهریمنی که میتوانند در یک فرصت کوتاه به انسان حمله کنند نمایش میدهند. این حقیقت ندارد امّا دلیل ترسیدن مردم از مار در همین نکته نهفته است. بچه شامپانزه بهطور غریزی از مار میترسد حتی بچه شامپرانزهای که در قفس و به دور از خطرات جنگل متولد شده است. این نشاندهنده این است که ترس شامپانزه از مار غریزی است نه اکتسابی.
کیسهداران چه نوع جانورانی هستند؟
حیوانات کیسهدار، نوزاد خود را داخل کیسهای که در زیر شکم مادر قرار دارد پرورش میدهند. وقتی نوزاد حیوان کیسهدار متولد میشود، خیلی کوچک و ناتوان است. این نوزاد بهطور غریزی در داخل کیسه زندگی میکند و از شیر مادر میخورد. وقتی نوزاد بهحدی از رشد رسید که بتواند از خود دفاع کند، کیسه را ترک میکند. کانگورو، خرس کوالا و والایی، از کیسهداران مشهور و شناخته شدهاند. خفاش و موش کور هم دارای کیسهاند. کیسهداران قبل از حیواناتی که جنین خود را داخل شکم پرورش میدهند، بهوجود آمدهاند. حیواناتی که جنین را در داخل شکم پرورش میدهند، بهتر از کیسهداران میتوانند جنین خود را تغذیه نمایند. به همین دلیل، نسل کیسهداران در بیشتر نقاط دنیا از بین رفته است.
هنگامی که استرالیا از قارههای دیگر جدا شد، حیواناتی که جنین خود را داخل رحم پرورش میدادند نتوانستند خود را به آنجا برسانند. به همین دلیل، تعداد حیوانات کیسهدار در استرالیا رو به افزایش گذاشت. در آمریکا نیز این نوع حیوانات یافت میشود.
گورخرها به علت داشتن نوارهای راهراه در روی بدنشان، از اسب و الاغ تشخیص داده میشوند. گونههای متعددی از گورخرها وجود دارد که دارای نوارهای متفاوتی هستند.
راهراه بودن گورخرها نوعی از استتار بهشمار میرود. زمانی که یک حیوان درنده به گلة گورخرها حمله میکند، معمولاً گورخرها ضعیفتر یا جوانتر زخمی یا کشته میشود.
گورخرها در گلههای بزرگ در دشتهای آفریقا دیده میشوند. زمانی که آنها بهطور فشرده دور هم جمع میشوند، مشکل میتوان آنها را از هم تشخیص داد. این نوع استتار را «رنگ آزاری»[1] مینامند. حیوان درنده نمیتواند به آسانی هدف مورد نظر خود را برای تأمین غذای خود انتخاب نماید، چون هرچه میبیند به شکل سیاه و سفید است.
اگر شما از باغوحش دیدن کنید میتوانید گورخر را از نزدیک مشاهده کنید. این بستگی به شما دارد که آنها را سفید با نوارهای سیاه و یا سیاه با نوارهای سفید ببینید!
نوعی پرنده در مردابهای ونزوئلا در آمریکای جنوبی زندگی میکند که «هوتزین» نامیده میشود. پرندة جوان دارای چنگالی در بالهای خود میباشد که آن را برای بالا و پایین رفتن از درخت مورد استفاده قرار میدهد. این پرنده حتی زمانی که کاملاً بالغ شده است نمیتواند مسافت زیادی پرواز نماید و وقتی که به حداکثر رسید، چنگالها از بالهایش جدا میشود.
«هوتزین» را فسیل زنده مینامند. به دلیل اینکه وقتی پرندهها در روی زمین ظاهر شدند، نوعی پرنده وجود داشت که دارای چنگال در بالهای خود بود آکروپتریکس نامیده میشد. فسیل این پرنده قدیمی یافت شده است. احتمالاً این پرنده نیز مانند هوتزین با چنگالهای خود از درختان بالا و پایین میرفته است.
انواع دیگری از حیوانات که ما آنها را فسیلهای زنده مینامیم وجود دارند که ما فکر میکردیم نسل آنها میلیونها سال پیش منقرض شده است. معروفترین فسیل زنده احتمالاً یک ماهی قدیمی است که موئلاکنت نامیده میشود.
بیشتر مردم به دلیل ترس از حملة کوسهها از شنا کردن در دریا خودداری میکنند. امّا در حقیقت کوسهها در حالت عادی چندان خطرناک نیستند و تنها انواعی از کوسهها مثل کوسة سرچکشی، کوسة ببری و کوسة فرشی گاهی اوقات به انسان حمله میکنند. ترسناکترین کوسه که حداکثر طول بدن آن به 5/7 متر میرسد کوسه سفید نامیده میشود. کتابها و فیلمها تصاویری از کوسههای خطرناک را که در دریا برای حمله به شناگران کمین کردهاند نشان میدهند. این یک تصور غلط است که باعث ترس مردم میشود. در حقیقت بیشترین حمله زمانی اتفاق میافتد که کوسهها شناگران را با خوک آبی (فُک) اشتباه میگیرند.
زیستشناسان دریایی، کوسة سفید بزرگ را از نزدیک مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها در داخل فقسهای فولادی به اعماق دریا رفتهاند. کوسه ممکن است به آنها نزدیک شود ولی نمیتواند به آنها در داخل قفس صدمه بزند.
چگونه مارها طعمة خود را میبلعند؟
بعضی از مارها میتوانند حیوانات بزرگتر از خود را ببلعند. مار باریک است و سری نازک دارد امّا میتواند موشهای چاق و تخم پرندگان را ببلعد. بعضی از مارها میتوانند یک آهوی کامل را ببلعد؛ زیرا دارای فکهای متحرک هستند. فکهای بالا و پایین مار به وسیلة رباطی که قابل ارتجاع است به هم متصل میشوند. بنابراین، مار میتواند طعمههای خیلی بزرگ را ببلعد. مارها پس از بلعیدن تخم پرندگان با استخوانهایی که در طرفین گلو دارند به آن فشار وارد کرده، آن را خُرد میکنند. شکم مار قابلیت ارتجاعی دارد و قادر است که طعمههای خود را کامل ببلعد. شکل ماری که طعمة بزرگی را بلعیده خیلی عجیب بهنظر میآید؛ زیرا سر و گردن مار در حالت عادی ولی شکمش دارای برآمدگی است. با هضم شدن طعمه، برآمدگی شکم به مرور کم میشود.
چرا فیلها دارای گوشهای بزرگی هستند؟
فیلهای آفریقایی دارای قدی بیش از 5/3 متر هستند ولی فیلهای آسیایی کمی کوتاهترند. هر دو نوع فیل دارای گوشهایی با عرض بیش از یک مترند. این گوشهای بزرگ کارهای فراوانی انجام میدهند. برای یک فیل حس شنوایی بسیار اهمیت دارد. گوشهای فیل قادرند امواج صوتی را از فواصل نسبتاً دور و جهتهای مختلف تشخیص بدهند.
گوشهای فیل همانند یک سیستم خنککننده عمل میکنند و گرمای سطح وسیعی از بدن حیوانان را کاهش میدهند. فیلها از گرمای مناطق حارّه رنج میبرند، زیرا به دلیل جثة بزرگی که دارند نمیتوانند خود را در سایه درختان قرار دهند. آنها با تکان دادن گوشهای خود باعث حرکت هوا میشوند و بدین وسیله خنک میشوند. فیل زمانی که حالت حمله به خود میگیرد گوشهایش را تکان میدهد و بزرگتر و ترسناکتر بهنظر میرسد. همچنین تکان دادن گوشها عاملی برای دور کردن حشرات از روی بدن این حیوان است.
یک تصور رایج این است که عنکبوت در گوشهای تار میتند و در آن منتظر میماند تا حشراتی را که به داخل تار وارد میشوند شکار کند امّا همة عنکبوتها تار نمیبافند. بلکه از روشهایی زیرکانه استفاده میکنند و طعمه خود را به دام میاندازند. رُتیل که نوعی عنکبوت است، خود را در سط گلها پنهان میکند و منتظر حشراتی میشود که به او نزدیک میشوند. آنگاه با پرتاب کردن پایش به سوی طعمه آن را شکار میکند. یک نوع عنکبوت هم تلهای در زیر زمین میسازد که دارای یک در مخفی است. این عنکبوت داخل تله را با تار ابریشم میپوشاند و قسمت بیرونی را با خار و خاشاک استتار میکند. به محض عبور حشره، عنکبوت از فاصلة نزدیک حرارت طعمه را حس میکند و ناگهان از تله خارج میشود و طعمة خود را شکار میکند.
برخی عنکبوتها هم برای گرفتن طعمه از روش علاقلانهتری استفاده میکند. بدین ترتیب که مایع چسبناکی را به طرف حشرات پرتاب میکنند و آنها را به داخل لانه میکشند. یک نوع عنکبوت هم با بزاق دهانش تور کوچکی میسازد و همانند یک صیاد کوچک، صید درمانده را شکار میکند.
غیر از پرندگان کدام یک از جانوران میتوانند پرواز کنند؟
همة ما میدانیم که پرندگان و حشرات میتوانند پرواز کنند امّا حیوانات دیگری نیز میتوانند پرواز کنند. برای مثال خفاشها پستاندارانی هستند که قادرند حقیقتاً پرواز کنند.
گونههای متعددی از ماهیهای پرنده که در اقیانوس هند و اطلس یافت میشوند نیز قادرند پرواز کنند اما آنها هرگز مانند پرندگان پرواز نمیکنند و صرفاً روی آب مسافت زیادی را سُر میخورند. بعضی از انواع قورباغههایی که در مناطق گرمسیری زندگی میکنند دارای پردهای بین انگشتان دستها و پاها هستند و از یک درخت به درخت دیگری میپرند و از پرده میان انگشتان دست و پا بهجای چتر نجات استفاده میکنند. مار درخت طلایی که در مالاریا زندگی میکند، از نوک درختان میپرد و با شناور ساختن بدنش به شکل بادبان، خیلی ملایم خود را به شاخههای پایین میرساند. سنجاب پرنده نیز دو زائدة پوستی در طرفین بدن خود دارد که برای پریدن از یک درخت به درخت دیگر از آن استفاده میکند. انسانها برای پی بردن به راز پرواز پرندگان کوششهای فراوانی کردهاند و حتی در دورهای سعی کردند مثل آنها پرواز کنند امّا موفق نشدند.
صدف مروارید، نوعی صدف خوراکی است که از گروه نرمتنان صدفدار به شمار میرود. این صدف در دریاها و بستر رودخانهها زندگی میکند و زمانی که گرسنه میشود صدف خود را باز میکند و مقداری آب وارد آن میشود که دارای جانداران بسیار ریزی است. گاهی اوقات یک دانه شن کوچک وارد صدف میشود و درست مثل اینکه گرد و غبار وارد چشم شما میشود و آن را به خارش میاندازد، این عمل باعث تحریک صدف میشود و صدف مادهای ترشح میکند که به آن «مادر مروارید» میگویند. این ماده دانة شن را به مرور میپوشاند تا بدن نرم جانور آسیب نبیند. دانة شن به وسیلة مادة شفاف لایه به لایه پوشانده میشود و سرانجام یک مروارید بسیار زیبا شکل میگیرد.
بیشتر مرواریدها بهصورت مصنوعی تولید میشوند. به این معنا که عمداً دانة شن را در داخل صدف قرار میدهند و نرمتن وادار به تولید مروارید میشود.
چگونه خفاشها در تاریکی میبینند؟
خفاشها جانورانی با بالهای کوچکند که در شب فعّال هستند؛ چون دارای ردیاب صوتی حیرتانگیزی هستند که به آنها کمک میکند تا اشیاء و موانعی را که نمیبینند تشخیص دهند. خفاشها در حال پرواز صداهای متعددی ایجاد میکنند که گوش ما به دلیل بالا بودن شدت صداها قادر به شنیدن آنها نیست. وقتی که یک مانع در مسیر امواج صدا قرار بگیرد، صدا با آن مانع برخورد میکند و برمیگردد. خفاش با شنیدن صدای منعکس شده، مانع را تشخیص میدهد و مسیر خود را تغییر میدهد. جالب توجه است که مدتهای زیادی قبل از اینکه ما ردیاب صوتی را اختراع کنیم، این حیوان کوچک از این روش استفاده میکرده است. ردیاب صوتی خفاش به قدری حسّاس است که این حیوان میتواند تشخیص دهد که با یک مانع روبروست یا یک چیز خوردنی.
حشرات مثل ما تارهای صوتی ندارند امّا بیشتر حشرات در سرتاسر دنیا آموختهاند که چگونه آواز بخوانند. اگر شما در یک روز گرم به خارج از شهر بروید، با غروب کردن خورشید، به احتمال زیاد صدای هزاران حشره را میشنوید. بیشتر آنها ملخهایی هستند که به وسیلة مالیدن پاهای عقبشان روی برآمدگیهای بالهای جلو تولید صدا میکنند. هر نوع از این حشرات نتهایمخصوصی ایجاد میکنند و میتوانید همانطور که صدای پرندگان را تشخیص میدهید، صدای آنها را نیز شناسایی کنید. حشرات نیز مانند پرندگان به منظور تعیین قلمرو خود و جفتجویی آواز میخوانند.
کدام حیوان میتواند بهطور همزمان هر دو جهت را ببیند؟
هشتاد نوع آفتابپرست در دنیا وجود دارد. بیشتر آنها در آفریقا و در جنوب بیابانهای «صحرا» زندگی میکنند. محدودة زیستی این حیوان از خاورمیانه تا سواحل آفریقای شمالی و جنوب اسپانیاست. آفتابپرست بزمجة کمتحرکی است که حشرات را روی درختان و بوتهها شکار میکند. یکی از مشخصات ویژة این جانور چشمهای اوست که در دوحفرة مخروطی شکل قرار گرفتهاند و میتوانند به صورت مستقل از یکدیگر حرکت کنند. این خصوصیت، آفتابپرست را قادر میسازد که با یک چشم پشت و با چشم دیگر جلو را ببیند.
آفتابپرستها بهدلیل توانایی همرنگ شدن با محیط کاملاً شناخته شدهاند. پوست این حیوانات میتواند تغییر رنگ بدهد و با محیط اطراف هماهنگ شود. بنابراین، آفتابپرست را خیلی مشکل میتوان در لابلای شاخهها و برگها پیدا کرد. این همرنگ شدن با محیط را استتار می گویند. زمانی که آفتابپرست غذای مورد علاقهاش را پیدا کرد، زبان بلند و چسبندة خود را از دهان به طرف طعمه پرتاب میکند و به سرعت حشره را میگیرد.
بعضی از حیوانات از گیاهان و برخی از جانوران تغذیه میکنند. این مفهوم که هر موجود جانداری چه چیزی را میخورد و خودش توسط چه جانوری خورده میشود زنجیرة غذایی نامیده میشود. برای مثال یک عقاب مار را میخورد که آن مار قبلاً یک پرندة کوچک را خورده است، و آن پرنده یک کرم درختی را خورده، و کرم برگهای درخت را خورده است. اگر شما همة اینها را بهصورت زنجیرهای به هم متصل کنید، زنجیرة غذایی شکل میگیرد. زنجیرة غذایی بسیار پیچیده خواهد شد اگر رژیم غذایی دیگری را مورد توجه قرار دهید.
برای مثال، ممکن است که مار یک مارمولک را خورده باشد که او نیز یک پروانه را خورده و پروانه هم از شهد گلها تغذیه کرده باشد. با مطالعة دقیق در محیط اطراف، پیچیدگی زنجیرة غذایی ظاهر میشود. بنابراین، بهتر است به جای فکر کردن در مورد زنجیرة غذایی، به شبکة غذایی فکر کنیم.
چرا مارمولک به ندرت از سقف میافتد؟
در بیشتر منازل جنوب شرق آسیا مارمولکهای کوچکی هستند که بر روی دیوار میخزند. عموماً مردم دوست ندارند که به این نوع جانور صدمه وارد کنند؛ زیرا آنها حشرات را میخورند. مارمولک میتواند از دیوار بالا برود و در طول سقف به کمک ماهیچههای مکندهای که در پاهایش وجود دارد و او را قادر به گرفتن سقفهای صاف میکند، حرکت نماید. هنگام بالا رفتن از دیوار، کوچکترین ناصافی به او کمک میکند تا محکمتر به دیوار بچسبد. بعضی از مارمولکهای خانگی را «جکوس» هم مینامند و این نام را به دلیل اینکه این جانور گاهی از خود صدا در میآورد بر او گذاشتهاند. مارمولکهای دیگر توانایی تولید صدای سوت هم دارند امّا تنها جکوس است که واقعاً تولید صدا میکند.
درخت نیم (neem) در هندوستان خیلی فراوان است. بیشتر مردم هندوستان از صابون و خمیردندان و پمادهای پوستی که از درخت نیم به دست میآید استفاده میکنند. این درخت مورد توجه مردم سایر کشورها نیز هست؛ به این دلیل که شیرهای از این درخت تهیه میشود که در ساخت حشرهکشهای بیخطر برای کنترل آفات گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. دانشمندان کشف کردهاند که محصول درخت نیم برای کنترل بیش از دویست گونه از آفات درختی که به محصولات حمله میکنند بسیار مؤثر است. بسیاری از شرکتها عمیقاً در مورد فوائد درخت نیم در حال مطالعه و تحقیق هستند، آنها معتقدند که حدود چهارده میلیون از این درخت در هندوستان وجود دارد که هرکدام میتواند سالانه حدود چهار تا پنج کیلوگرم بذر و پنجاه کیلوگرم میوه بدهد. میوه و بذر این درخت در تهیة دارو و محصولات دارویی مثلاً صابون مخصوص پوست، مورد استفاده قرار میگیرد.
چرا درختان نمیتوانند در قلة کوهها رشد کنند؟
درختان در قله کوهها رشد نمیکنند؛ زیرا عمق خاک حاصلخیز خیلی نازک یا یخزده است و مانع تغذیة گیاه از زمین میشود. در مناطق کوهستانی معمولاً به وضوح خطی از درختان دیده میشود که بالاتر از آن دیگر درختی رشد نمیکند. این خط درختی به آب و هوا و شرایط خاکی بستگی دارد امّا اغلب اوقات با دور شدن از خط استوا، به دلیل سرمای زیاد، مرز بین درختان تا قلة کوه افزایش مییابد. در دورترین نقطة قطب شمال و جنوب، سرما به قدری شدید است که رشد درخت در آنجا غیرممکن است. بنابراین، خط درختی در سطح دریا تشکیل میشود.
چگونه پرندگان خود را آرایش میکنند؟
گاهی پرندگان با منقارشان پرهای خود را تمیز و مرتب میکنند. ما این عمل را آرایش مینامیم. پرندهها خود را با نوکشان تمیز و آنها را ضدآب میکنند. به همین دلیل پرها صاف و تمیز باقی میماند. آرایش یا مرتب کردن پرها از لحظهای که پرها در میآیند شروع میشود. جوجههای جوانتر برای شانه کردن و خارج نمودن پرها از پوست به وسیلة نوکشان زمان زیادی صرف میکنند. پرندگان بالغ هم این روش را ادامه میدهند و از غدد چربی که در پشت آنها وجود دارد برای تمیز کردن و چرب نمودن بالها استفاده میکنند. این چربی باعث نرم شدن و نچسبیدن پرها به یکدیگر میشود.
در کدام دریا خطر غرق شدن بسیار اندک است؟
اگر به نقشة خاورمیانه نگاه کنید، میتوانید دریاچهای به نام بحرالمیت را ببینید که بین اردن و اسرائیل قرار دارد. بحرالمیت کمارتفاعترین دریا در سطح جهان است و حدود چهارصد متر پایینتر از سطح دریاست. بحرالمیت دارای آبی بسیار شور است؛ زیرا چندین نهر و رودخانه همراه خود املاح معدنی به دریاچه بحرالمیت میریزند امّا هیچ رودخانهای از آن خارج نمیشود. لذا تمام مواد معدنی مثل نمک در آنجا جمع میشود. بحرالمیت شش برابر بیش از دریاهای معمولی نمک دارد. نمک موجود در آب دریاچه به شناگران کمک میکند تا روی آب شناور باقی بمانند. [زیرا جرم حجمی آب این دریا بیشتر از آب دریاهای معمولی است] اگر روزی به بحرالمیت رفتید، در آب دریا به پشت بخوابید و بدون ترس از غرق شدن، کتاب بخوانید.
گاهی اوقات گیاهان و حیوانات مردة مدفون شده در زیر خاک، متلاشی نمیشوند. آب در خاک نفوذ میکند و املاح معدنی مثل ترکیبات آهن و سیلیس و کلسیم را همراه خود میبرد. این مواد شیمیایی در باقیماندة حیوانات و گیاهان مرده جمع میشوند و بر اثر گذشت زمان، سفت و سخت میشوند و شکل حیوان اصلی را به خود میگیرند و فسیل تشکیل میشود. فسیلها نشانههایی از حیات گذشته در روی زمین هستند. در کوههای هیمالیا فسیلهای آمونیاکی و جانوران دریایی ماقبل تاریخ پیدا شده است؛ زیرا این کوهها در گذشته زیر اقیانوس قرار داشتهاند. کشف فسیل، سرگرمی هیجانانگیز و سودمندی است. با شناخت فسیلها میتوان به اسرار زندگی روی کرة زمین که از میلیونها سال پیش وجود داشته است پی برد.
بیشتر خرچنگها برای محافظت از جان خود دارای پوششی سخت هستند. خرچنگ هرمیت که دارای بدنی نرم است و پوششی برای خود ندارد، برای حمایت از خودش، صدف خالی یک جانور نرمتن را پیدا میکند و داخلش پنهان میشود. سپس فقط پا و سرش را از صدف بیرون میآورد و در اطراف بستر دریا برای یافتن غذا به جستجو میپردازد. بعضی وقتها خرچنگ هرمیت، دوستش، ستارة دریای را به پشت خود حمل میکند. شاخکهای حساس ستارة دریایی خرچنگ را محافظت میکند. ستارة دریایی از پسماندة غذاهای خرچنگ تغذیه میکند و از او سواری مجانی میگیرد. خرچنگ هرمیت به همزیستی با نرمتن عادت کرده است؛ به همین دلیل زمانی که جثهاش خیلی بزرگ شود و نتواند در آن صدف زندگی کند، میتواند صدف دیگری را به تناسب جثهاش پیدا نماید و از نرمتن بخواهد که با او همراه شود. این وابستگی خرچنگ و ستارة دریایی، همزیستی نامیده میشود. در این وابستگی، هر دو جانور سود میبرند