سیسر یا سنندج؟
سیسَرْ که در جنوب غربی آذربایجان بوده است با سِنَه (سنندج) واقع در کردستان امروز تطبیق میشود (پاولی، ذیل «الینزه»؛ مارکوارت، 111) و آن را «سیسر صد خانیه» (صد خانیک) میگفتند یعنی دارای 30 سر و 100 چشمه. شاید این «صد چشمه» با کوههای «چهل چشمه» کردستان امروز یکی باشد که بعضی از شعب رود قزلاوزن در آن جریان دارد. به گفتة بلاذری سیسر چراگاه چارپایان کردان و دیگران بود. این ناحیه که حد آذربایجان و دینور و همدان بود ]در زمان مهدی عباسی[ پناهگاه راهزنان شد. مهدی فرمان داد تا در آن موضع شهری بنا کنند که پناهگاه و «حصن» در برابر دزدان باشد. عاملان مهدی شهر سیسر را ساختند و به دور آن بارویی کشیدند و مردم را در آن جای دادند و رستاق «مایْ بَهْرَج» ]در اصل: ماینهرج[ را از دینور و رستاق «جوذمه» را از آذربایجان از کوره بَرْزه و رستاقِ (در اصل «رسطف!») خانیجر را به آن پیوستند و از جمع این رستاقها «کوره»ای پدید آمد و مالیات آن به سیسر تعلق گرفت (ص 318). مایْبَهْرَج «ماذْپَهْرگ» است یعنی دیدبان ماد. از این نام دانسته میشود که اینجا آغاز ناحیة وسیع ماد بوده است. خانیجر به معنی کوهِ چشمه (خانی = چشمه و جریاگر = کوه) و یکی از کوههای کردستان بوده است. این «کوره» اساس پیدایش کردستان امروزی ایران است و معلوم میشود که قسمتی از آن یعنی رستاق جوذمه از آذربایجان بوده است. از محل کنونی جوذمه من اطلاعی ندارم.