زندگی حیوانات
حیوانات در کجا زندگی می کنند؟
در اینجا کمی درباره حیوانات صحبت می کنیم. حیوانات به جانداران غیر از انسان گفته می شود. همه شما احتمالا حیوانات زیادی را می شناسید و بسیاری از آن ها را تاکنون از نزدیک دیده اید. حیواناتی مانند پشک (گربه)، سگ، گوسفند، بعضی از پرندگان مانند گنجشک، جزو حیواناتی هستند که همه ما در اطراف محل زندگی خود دیده ایم.
بسیاری از حیوانات در اطراف انسان ها زندگی می کنند. این حیوانات به دلیل بی خطر بودن و یا کم خطر بودن و زندگی در اطراف انسان ها، به حیوان های اهلی مشهورند. انسان ها از بعضی از این حیوانات اهلی مانند گوسفند و گاو استفاده می کنند. شیر، پنیر و گاهی روغنی که ما به عنوان غذا از آن ها استفاده می کنیم، بیشتر از همین حیوانات اهلی گرفته می شود. مثلا گاو شیر تولید می کند و ما شیر گاو را را می نوشیم و یا از شیر گاو مواد غذایی مثل پنیر، ماست تولید می کنیم. وجود این حیوانات اهلی نقش بسیار مهمی در زندگی انسان ها دارد.
با این حال حیوانات زیادی هم هستند که در اطراف انسان ها زندگی نمی کنند. این حیوانات را حیوانات غیر اهلی و یا وحشی می نامند. ببر، شیر، خرس، میمون (شادی)، فیل، عقاب و...از جمله حیوانات وحشی محسوب می شوند. بسیاری از ما این گونه حیوانات وحشی را در فیلم ها و یا در باغ وحش دیده ایم و با نام بسیاری از آن ها آشنا هستیم. با این حال شاید برای شما سوال پیدا شود که این حیوانات در کجا زندگی می کنند.
بیشتر حیوانات در جنگل و یا در دریا (بحر) زندگی کرده و برخی از حیوانات نیز در بیابان ها، دشت ها و کوه ها زندگی می کنند.
شیر، ببر، میمون و خرس از جمله حیواناتی هستند که در جنگل ها و جاهایی زندگی می کنند که درختان زیادی دارد. انواع ماهی ها، نهنگ و کوسه و دولفین نیز در آب ها زندگی می کنند.
تقریبا همه حیواناتی که در آب زندگی می کنند قادر به زندگی در خشکی نیستند. بیشتر حیواناتی که در خشکی زندگی می کنند نیز قادر به زندگی در آب نیستند. در درس های بعدی ما به این موضوع می پردازیم که چرا ماهی ها فقط در آب می توانند زندگی کنند و اگر از آب بیرون آورده شوند، نمی توانند زنده بمانند.
رازهایی شگفت انگیز درباره زندگی حیوانات
ارتباطات ما بین حیوانات و با جهان پیرامونشان به غیر از گونههای معدودی از حیوانات كه از طریقی غیركلامی و با نشانههایی مانند ایجاد رایحه، نور، برق و غیره صورت میگیرد، اغلب به صورت ادای صوت و از طریق تارهای صوتی انجام میپذیرد. ایجاد صوت در پرندگان هنگام جفتگیری برای تشكیل خانواده شاید یكی از زیباترین و شگفت انگیزترین جلوههای عالم خلقت باشد. با وجودی كهاندام صوتی در پرندگان نر و ماده تفاوتی ندارند ولی آواز خواندن اغلب مخصوص پرندگان نر است.
اگرچه آوازهای عاشقانه گونههای مختلف پرندگان متفاوت است اما همه آنها یك معنی را میرسانند «من تنها و مجردم، قلمرویی در اختیار و به دنبال همسری میگردم.» مثلاً «سبز قبای نر» میتواند در یك روز، این اطلاعیه را 2340 بار تكرار كند و آن قدر این كار را ادامه خواهد داد تا پرندهای ماده آواز او را دریابد و برای تشكیل خانواده به سویش بشتابد یا مثلاً مرغ مگسخوار در طلب زوج خود روزانه نزدیك به 3600 ترانه میخواند، این پرندگان وقتی همسر خود را پیدا میكنند، تعدادترانههای خود را به یك سوم در روز تقلیل میدهند.
پروفسور «گلوك» از دانشگاه شیكاگو معتقد است كه خوكهای آبی برای خود الفبای مخصوصی دارند كه مانند الفبای زبان انسانها با تركیب آن میتوانند به راحتی با هم صحبت كنند.
«دكتر هوبر» از آلمان نیز بعد از پژوهشهای وسیعی در زمینه زبان ملخها و جیرجیركها این طور میگوید: «بعضی از ملخها با پاهایشان صحبت میكنند بعضی دیگر نیز بالهای جلو خود را به هم میمالند یا این كه فكها را به هم میسایند.
به هر صورت صداهایی كه ملخها ایجاد میكنند بنا به قواعد بسیار منظمی به جملات و كلماتی میان آنها تبدیل میشود. حیوان میتواند با تغییر تعداد دندانههایی كه بر بالش میساید صداهای مختلفی ایجاد كند.» او معتقد است، ملخها بسیار نژاد پرست هستند و جفت خود را در میان هم نوع خود انتخاب میكنند، به طوری كه ملخ نر و ماده در میان علفزارها آواز سر میدهند و هر نری آواز نوع خود را میخواند گویی كه میگوید: «من مادهای از نژاد خود میخواهم.» «لورنس» پژوهشگری است كه سالهای متمادی درباره پرندگان پژوهش كرده است. او داستان عاشقانه بسیار جالبی را از زغنها )حیوان شكاریاب، كوچكتر از كلاغ) حكایت میكند.
زمانی كه سردسته زغنها برای خود معشوقهای را برمی گزیند با صدای «زیك زیگ» به او اظهار عشق میكند، از میان تمامی زغنهای ماده آن كه زغن نر به او نظر دارد، موضوع را میفهمد و زغن ماده به زبان چشم موضوع را به او میفهماند و به طور مرتب با حرارت به او نگاه میكند، در تمامی این مدت زغن ماده به هر سو نگاه میكند و فقط به عاشق خود نظر نمیاندازد. فقط گاهی در مدتی كمتر از یك ثانیه زیرچشمی به او نگاه میكند و بدین وسیله او را مطمئن میسازد.
خبر نامزدی سردسته زغنها با یك زغن ماده به سرعت پخش میشود و تمامی پرندگان از این موضوع مطلع و به آن احترام میگذارند. موضوع انتخاب همسر در اردكها متفاوت از بقیه پرندگان است. آنها تشریفات خاصی برای یافتن جفت خود دارند و زبان آنها برای جلب جنس ماده زبان رقص و حركات موزون است. تمامی اردكهای نر در فضای محدودی جمع میشوند و مادهها هم دور آنها حلقه میزنند و به آنها نگاه میكنند، آن گاه نرها شروع به رقص دستجمعی بسیار منظمی میكنند، این رقص بسیار شباهت به رقص باله دارد و عجیب آن است كه اگر یكی از اردكهای نر در رقص خود یك حركت اشتباهی كند یا قدم اشتباهی بردارد اردكهای ماده تقاضای او را نمیپذیرند.
اما در رابطه با حشرات باید گفت بسیاری از حشرات با زبان بسیار عجیبی با یكدیگر ارتباط برقرار میكنند، آنها به وسیله انتشار بوهای مخصوصی از فاصلههای بسیار دور علامت میدهند، حیوان ماده از قسمتهای عقب بدن، ماده معطری راترشح میكند و فاصلهای كه حشره نر بو را احساس میكند باور نكردنی است، انسان فقط از فاصله چند متری بو را احساس میكند ولی این حشرات از فاصله چند كیلومتری بوی ماده خود را درك میكنند.
دانشمندان برای این كه بفهمند حشرات از چه فاصلهای بو را احساس میكنند از قطارهایی كه درحال حركت بودند كرمهای نر را به فاصلههای منظمی رها كردند. پس از گذشت یازده كیلومتر بسیاری از كرمها راه محل سكونت مادهها را پیدا كردند.
مشاوره برای رهایی از خطر
خوكهای آبی همان قدر كه بسیار هوشمند و زیرك هستند، حراف نیز هستند و صداهای دسته جمعی آنها برای كارشناسان نیروی دریایی ایجاد دردسرهای بزرگی میكند زیرا موجب اختلالات و اشتباهاتی در دستگاههای گیرنده صوت و لوازم دفاعی زیردریاییها میشود. از این رو دانشمندی با نام دكتر «لیلی» در آمریكا به اتفاق همكارانش در صدد برآمدند تا دست به آزمایشهایی بزنند و علت این پرحرفی و سر و صدای زیاد این حیوانات را دریابند.
آنها در ساحل اقیانوس آرام در عرض دهانه مردابی 15 نشانه را به فاصله سه تا بیست متر از یكدیگر جای داده و در نزدیكی آن محل دو میكروفن همراه ضبط صوتی قرار دادند. بعد از ظهر همان روز پنج خوك دریایی در پانصد متری آن محل ظاهر گشتند، ضبط صوت صداهای آنها را ضبط كرد و معلوم شد كه حیوانات تشخیص دادهاند كه بر سر راهشان چیزهای مشكوكی قرار دارد.
آنها سرعت حركت خود را كم كردند و وقتی كه به فاصله 400 متری (نزدیك دهانه مرداب) رسیدند گروه به هم فشردهای تشكیل دادند. آن گاه یكی از آنها از گروه جدا شد و با احتیاط از یك نشانه به نشانه دیگر رفت سپس به سوی همقطاران خود بازگشت، در این موقع كنسرتی از سوتهای گوشخراش حیوانات مانند طوفانی در دریا بلند شد. بعد از این «مشاوره» پیش قراول دیگری برای تحقیق درباره اشیایی كه موجب سوءظن آنها شده بود اعزام شد.
پس از بازگشت گشتی دوم سوتهای دیگری به گوش رسید و پس از این در جلسه آرامش برقرار شد. آن گاه خوكها در حالی كه سوت میكشیدند پیش رفتند و به محض این كه موانع را رد كردند و تصمیم گرفتند كه به راهشان ادامه دهند سكوت كردند و ناپدید شدند. البته كسی نتوانست جزئیات گفتگوی آنها را دریابد ولی تیم تحقیق بر این عقیده شد كه آنها برای شناخت چگونگی خطر مشاوره كردند و مذاكرات آنها درباره این مطلب بوده است: «آیا این نشانهها با تورهای ماهی گیری انسانها شباهتی دارد یا خطر دیگری را در بردارد.» اما مارماهی با زبانی دیگر برای اعلام خطر و ترساندن دشمن اقدام میكند و آن هم ایجاد ارتعاش در سراسر بدن است. این نوع ماهی در بدن خود نیروی برق تولید میكند.
قابل توجه است كه بدانید رومیهای قدیم در زمان «نرون» با شوك برق این حیوان بعضی از بیماریها را معالجه میكردند، بیمارانی را كه گرفتار بیماریهای روحی یا سردرد یا نقرس بودند، داخل استخری میكردند كه تعدادی ماهی برقدار در آن وجود داشت تا شفا یابند.
بد نیست بدانید كه زاغ با فریاد به دشمن حمله میكند، اگر بچههایشان بترسند و علامت بدهند، پدر و مادرشان به سرعت و بلافاصله برمیگردند و با مشاهده دشمن بدون توجه به نیروی جسمی خود، به آن حمله و تمامی جنگل را با فریادهای خود خبر میكنند. در حیوانات بزرگتر و كاملتر نیز غریزه علاقه پدر و مادر به فرزند كاملتر دیده میشود.
گوریلها برای حمایت از فرزندان خود نعرههای جنونآمیز سر میدهند و به سر و سینه خود میكوبند.
همچنین دانشمندان آمریكایی در یكی از باغوحشهای نیویورك آزمایشی را درباره زبان میمونها در زمان خطر به عمل آوردند و متوجه شدند، هنگامی كه ابرهای طوفانزا در هوا ظاهر میشود، میمونهای پیشكسوت با صداهایی اعلام خطر و به سرعت بچهها را به جای امنی راهنمایی میكنند.
اعلام تسلیم، عجز و درماندگی
حیوانات علامت دیگری هم دارند كه در بسیاری از آنها مشترك است و اغلب انسانها هم آن را درمی یابند، این علامت فریادهای درماندگی است و این زمانی رخ میدهد كه یا در سوگ همنوع خود مینشینند مانند كلاغها و میمونها، یا در موقع جنگ و دعوا حالت تسلیم به خود میگیرند، ولی یكی از جالبترین حالتها در میان خروسها دیده میشود.
در جنگ خروسهای بالغ، دو حیوان تا موقعی میجنگند كه یكی از آنها احساس ضعف و فرار اختیار كند، اگر او پشت به گوشه دیواری داشته باشد و نتواند فرار كند سر خود را در جعبه یا سطل یا سوراخی فرو میبرد و اعتراف به تسلیم میكند!
قورباغه
قورباغه یا غوک جانوری است دوزیست از راسته بیدمان (Anura).
رایجترین دوزیستان جهان قورباغهها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغهها عموما بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغهها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی میکنند. وزغها پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی میکنند.
زاد آوری
قورباغهها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز میگردند. عموما نرها زودتر از مادهها به آبگیرها میرسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص میکنند. هنگامی که مادهها به محل میرسند، نرها بهوسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت میکنند. در صورتی که مادهها به آواز نرها جواب بدهند، نرها بهوسیله پاهای جلویی آنها را میگیرند. وقتی مادهها تخم ریزی میکنند، نرها بهوسیله اسپرم تخمها را بارور میکنند.
نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار میگیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.
قورباغه درختی
بعضی از قورباغههای مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوتهها سازگاری پیدا کردهاند. بعضی از گونهها هرگز درختان را ترک نمیکنند و حتی روی درختان، تولید مثل میکنند. بیشتر قورباغههای درختی دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آنها صفحههای چسبناکی برای گرفتن شاخهها و برگهای نرم وجود دارد. بعضی از قورباغهها با استفاده از انگشتان پرده دارشان که به عنوان بال پرواز به کار میبرند، از این درخت به آن درخت میپرند. این قورباغه درختی جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرندهاست که از این درخت میپرد. او در حالی که روی شاخهها راه میرود، حشرات را شکار میکند.
وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسکهای نیشکر که آفت ساقههای نیشکر هستند، به نواحی شمالشرقی استرالیا برده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونههای حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونهها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.
نمونههای اندکی از قورباغههایی که شش ندارند نیز یافت شدهاست.
پراکندگی و وضعیت بقا
همچنین ببینید: کاهش جمعیت دوزیستان
در اغلب مناطق جهان زیستگاه قورباغهها گسترده شدهاست، بااینحال آنها در قطب جنوب و و در بسیاری از جزایر اقیانوسی حضور ندارند. با توجه به ساختار و نیاز پوست قورباغهها، بزرگترین تنوع آنها را میتوان در در مناطق گرمسیری جهان، جایی که آب به آسانی در دسترس است، یافت.
کاربرد در کشاورزی و تحقیقات
قورباغهها به صورت تجاری برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین قورباغهها به عنوان یک منبع غذایی استفاده میشوند؛ پای قورباغه در کشورهای چین، فرانسه، اندونزی، فیلیپین، شمال یونان و در بسیاری از مناطق آمریکای جنوبی، به ویژه لوئیزیانا یک خوراک به حساب میآید.
گونهها
۳۷۰۰ گونه از قورباغهها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان (قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا میتوان آنها را یافت. برخی از آنها عبارتاند از:
قورباغه سبز
وزغ سبز
وزغ بیلچهپای
قورباغه نیزه سمی
ریزغوک
یاکریم
قُمری ِ خانگی (نام علمی: Streptopelia senegalensis) نوعی قمری کوچک است که در مناطق گرمسیری آفریقای جنوب صحرا، خاورمیانه، جنوب آسیا، هند و غرب استرالیا زندگی میکند.وجه تمایز قمری خانگی از سایر قمریها، طوق پهن خالخال سیاه و مسی رنگی است که در جلوی گردن دارد. طول قمری خانگی حدود ۲۵ سانتیمتر است. دم بلند و جثه لاغری نسبت به دیگر کبوترسانان دارد. سطح پشتی، بالها و دم آن به رنگ خرمایی است. پرهای خاکستری مایل به آبی در بالهایش دیده میشود. سر و بخشهای پائینی بدنش به صورتی و شکمش به رنگ سفید میگراید. پاهایش نیز قرمز رنگ است.
آوازش چیزی شبیه به او-توک-توک-او-رو با تشدید بر روی توک-توک است. گاهی در هنگام پرواز یا فرود آمدن جیغی تودماغی با وقفههای یک ثانیهای میکشند.
خوراک قمری خانگی دانهها، غلات، علفها، دیگر انواع سبزیجات و حشرات کوچک است، بیشتر بر روی زمین زندگی میکنند و به دنبال غذا میگردند. اصولاً اجتماعی نیستند و معمولاً تنها یا جفتی زندگی میکنند.
نر و ماده قمری خانگی شبیه به هم و پرنده نابالغ تیرهرنگتر است.
قمری خانگی، دو تخم میگذارد و نزدیک ۱۴ روز روی آنها میخوابد. بیشتر این زمان را قمری خانگی ماده روی تخم میخوابد ولی در صورت نیاز جای خود را با قمری خانگی نر عوض میکند.