امام شافعی رحمة الله علیه
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان گرامی السلام علیکم ورحمة الله و بركاته
امید آن دارم که صحتمند و با عافیت باشید می خواهم بطور فشرده خلاصه ی از زندگی و اسهامات علمی فقیه بزرگ سنّت محمدبن ادریس شافعی –رحمه الله تعالی- را خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم که إن شاءالله برایتان مفید و جالب واقع می شود.
اسم و نسب امام شافعی رحمت الله علیه
او: محمدبن ادریس بن عباس بن عثمان بن شافعبن سائب بن عبیدبن عبد یزید بن هشام بن مطلب بن عبد مناف بن قصی قریشی از بنیالمطلب و مادرش از قبیله ازد میباشد.
محل تولد و زندگی امام شافعی رحمه الله تعالی
امام شافعی در سال 150 ه در شهر غزه در فلسطین به دنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد. چون اصل شان به قریش برمیگردد مادرش او را در حالیکه دو سال داشت به مکه معظمه برد. در سن 7 سالگی قرآن را حفظ کرد و در سن 10 سالگی کتاب موطّأ امام مالک را حفظ نمود و در سن 15 سالگی با اجازه استادش مسلم بن خالد زنجی فتوی داد. به شعر و لغت عربی توجه زیادی داشت و برای رفع مشکلات و لغات پیچیده عربی و تشخیص اشعار به امام شافعی مراجعه میشد.
دوران تحصیلی امام شافعی رحمه الله تعالی
امام نووی -رحمت الله علیه- در مقدمه کتاب «المجموع» از مصعببن عبدالله زبیری نقل میکند که امام شافعی در ابتدا به شعر و تاریخ عرب و لغت عربی روی آورد پس به فقه روی آورد. علت آن این است که روزی همراه با نویسنده پدرم سوار بر حیوان خود بود که شعری را خواند. نویسندة پدرم شلاقی به او زده و گفت: آیا انسانی مثل تو باید با خواندن اینگونه اشعار شخصیت خود را پایمال کند؟ به دنبال فقه برو امام شافعی رحمه الله از این سخن متأثر شده و به حلقة درس مسلم بن خالد زنجی که مفتی مکه مکرمه بود رفته سپس به مدینه منوره رفت و در جلسات درس امام مالک بن انس رحمه الله شرکت کرد. همچنین امام نووی از حمیدی از خود امام شافعی نقل میکنند که با مسلم بن خالد زنجی ملاقات کردم. پرسید: ای جوان، از کجا هستی؟ گفتم: از مکه مکرمه. گفت: خانهات کجاست؟ گفتم: درهای در خیف. گفت: از کدام قبیلهای؟ گفتم: از عبد مناف. گفت: چه نیکوست الله متعال تو را در دنیا و در آخرت مشرّف کرده است. چه خوب بود فهم و هوشت را در راه فقه به کار میبردی. پس شافعی رحمه الله از مکّه جهت کسب علم از محضر امام مالک -رحمه الله - به مدینه منوره رفت که کتابی هم درباره این مسافرت امام شافعی رحمه الله تألیف شده است. هنگامی که به نزد امام مالک رحمه الله رفتند موطّأ را از حفظ برای امام مالک رحمه الله خواندند که امام مالک علیه الرحمه از حفظ امام شافعی رحمه الله تعجب کردند و به او گفتند: از الله متعال بترس و از گناهان دوری کن زیرا تو آیندة روشنی خواهی داشت.
امام شافعی رحمه الله حدیث را یاد گرفت در طلب علم به مسافرت پرداخت و از محضر علماء استفاده میبرد و در مقابل علماء نیز از علم او بهره میجستند و با شاگردان امام ابوحنیفه -رحمة الله- مانند محمدبن حسن شیبانی رحمه الله به مناقشه و بحث میپرداخت که محمدبن حسن شیبانی در بسیاری از مسائل فقهی تابع امام شافعی شدند. ابن کثیررحمه الله میگوید: (حدیث را از گروهی از مشایخ و ائمه فرا گرفت و کتاب موطّأ را از حفظ برای امام مالک خواندند که امام مالک از حفظ و اراده امام شافعی تعجب کردند و علم اهل حجاز را از مسلم بن خالد زنجی و امام مالک فرا گرفت و افراد زیادی هم از او روایت کردهاند.
فهم و حفظ امام شافعی و اهتمام او به حدیث و سنت رسولالله -صلى الله علیه وسلم-
امام شافعی -رضی الله عنه-، نشانه و علامتی در فهم و حفظ میباشد که همه به آن اقرار دارند. خود امام میگویند: در مکتبخانه که بودم معلم به شاگردان آیهای را که یاد میداد، من آن را حفظ میکردم و قبل از اینکه معلم از املاء کردن آیات فارغ شود من آن آیات را حفظ کرده بودم روزی به من گفت: برای من حلال نیست که چیزی از تو بگیرم.
امام نووی میگویند: به نشر حدیث و مذهب اهل حدیث اهتمام ورزید و به یاری و کمک سنت و حدیث شتافت تا آوازه او در همه جا پیچید و بنا به درخواست عبدالرحمن بن مهدی امام اهل حدیث در عصر خود، به تألیف اولین کتاب در اصول فقه به اسم «الرساله» همت گمارد که همه آن را پسندیدند و خود عبدالرحمن ابن مهدی و یحییبن سعید قطان به آن علاقة زیادی نشان میدادند. ابن کثیر رحمه الله میگوید: امام شافعی رحمه الله از آگاهترین افراد به معانی قرآن و سنت و استخراج دلایل از قرآن و سنت بود و دارای اخلاص عجیبی بود و امام شافعی میگویند: دوست دارم مردم این علم را فرا گیرند و چیزی به من منسوب نشود تا هم اجر این کار به من برسد و هم اینکه مورد تعریف و تمجید مردم واقع نشوم.
از ایشان روایت کردهاند که میگفتند: هنگامی که در نزد شما حدیثی صحیح باشد و آن را از من نشنیدهاید پس براساس آن حدیث فتوا بدهید و قول مرا ترک کنید و این قول و عقیدة من است در روایتی دیگر: پس، از من تقلید نکنید، و در روایتی دیگر پس، به قول من توجهی نکنید و در روایتی دیگر: پس سخن من را به دیوار بزنید زیرا من با بودن حدیث رسولالله -صلى الله علیه وسلم- قولی ندارم.
پیروی از حدیث و مخالفت با مذهب اهل کلام
ابنکثیر رحمه الله میگویند: امام شافعی میگویند: اگر بندهای با هر نوع گناه جز شرک به درگاه الله متعال بیاید بهتر از این است که با علم کلام به درگاه خداوند بیاید. همچنین میگویند: اگر مردم میدانستند در علم کلام چقدر آراء باطل و نادرست و هوی و هوس وجود دارد همانطور که از شیر درنده فرار میکنند از علم کلام هم فرار میکردند. و میگویند: حکم من درباره اهل کلام این است که شلاق زده شوند و آنها را در میان قبایل بگردانند و اعلان کنند: این جزای کسی است که قرآن و سنت رسولالله -صلى الله علیه وسلم- را ترک کرده و به علم کلام روی آورده است.
بویطی از امام شافعی نقل میکنند که میگفتند: با اهل حدیث باشید زیرا راه اینها از همه راهها صحیحتر است. و شافعی میگویند: هنگامی که یکی از اهل حدیث را میبینم گویا یکی از اصحاب رسولالله -صلى الله علیه وسلم- را دیدهام خداوند ایشان را جزای خیر دهد که اصل و پایه دین را برای ما حفظ کرده و بر ما منّت دارند که در این مورد شعری را نیز سروده است.
ابن کثیر میگویند: ربیع و بسیاری از شاگردان ممتاز امام میگویند: امام شافعی در برابر آیات و احادیثی که صفات خداوند را بیان میفرمایند راه و روش سلف را انتخاب کرده بودند. یعنی بدون شبیه کردن خداوند به کسی از بندگانش و نه مشخص کردن و چگونگی آن صفت و نه نفی کردن آن صفت از خداوند و نه تعبیر کردن به معانیای که مخالف با اصل آیات و احادیث میباشد.
ابن حجر در کتاب توالی التّاسیس در باب (ذکر آنچه که از شافعی در پیروی از سلف در اعتقادات و احترام گذاشتن به احادیث پیامبر نقل شده است) از امام شافعی نقل میکنند که میگویند: هر کس که براساس قرآن و سنت سخن بگوید پس او بر حق است و هر کس که از غیر قرآن و سنت سخن میگوید پس او هذیان میگوید. امام نووی میگویند: از آن جمله: به کار بردن سعی و کوشش در یاری کردن حدیث رسولالله -صلى الله علیه وسلم- و پیروی از آن و جمعآوری احادیث متفاوت در مورد یک مسأله خاص و برطرف کردن اختلافات بین این احادیث و یا جمع کردن بین این احادیث با مهارت خاصی، تا آنجایی که وقتی به عراق آمدند او را ناصرالحدیث (یاریدهنده حدیث) نام نهادند و علماء و فقهاء خراسان لقب «أصحابالحدیث» را بر پیروان شافعی نهادهاند. با این حال امام شافعی به خاطر اینکه هیچ بشری احاطه کامل بر علوم ندارد جنبه احتیاط را رعایت کرده و همیشه توصیه به عمل کردن به حدیث صحیح و ترک کردن قول وی در زمانی که این قول با حدیث صریح و ثابتی تناقض داشته باشد میکند و پیروان امام شافعی در برابر فتاوای که مخالف با حدیث بوده به این وصیت عمل کرده و حدیث را مقدم بر قول امام شافعی کردهاند.
پیروی امام شافعی از سنّت رسولالله -صلى الله علیه وسلم-
همانطور که قبلاً گفتیم امام شافعی به خاطر پیروی شدید از حدیث رسولالله -صلى الله علیه وسلم- به ناصرالحدیث لقب داده شد و همچنین به خاطر این بود که امام شافعی هر قول و اجتهادی که مخالف با حدیث بود مردود میشمرد و هیچکس را در مقام مقایسه با رسولالله نمیدید تا قول او در برابر حدیث رسولالله -صلى الله علیه وسلم- ارزش داشته باشد و هنگامی که حدیثی صحیح به او میرسید که حکم آن حدیث منسوخ نشده باشد آن حدیث را لازمالاتّباع میدانست. و این از سخنان و بحثهای امام آشکار میباشد و عبدالملک بن عبدالحمید بن مهران میگویند: امام احمد به من گفتند: چرا کتابهای شافعی را مطالعه نمیکنی؟ هیچکدام از مؤلفین تابعتر از شافعی برای حدیث و سنت رسولالله نیست. احمدبن حنبل میگویند: بهترین کار امام شافعی این بود که وقتی که حدیثی قبلاً نشنیده بود به آن دست مییافت فوراً براساس این حدیث فتوی میدادند و از رأی خود باز میگشتند.
و امام شافعی میگویند: هر کدام از ما حدیثی از احادیث رسولالله -صلى الله علیه وسلم- بر او مخفی میماند پس هر فتوایی که بدهم و یا قاعدهای را بیان کنم که حدیث رسولالله با آن مخالف است پس قول، قول رسولالله -صلى الله علیه وسلم- است و آن حدیث هم رأی من میباشد. ربیع از شافعی نقل میکنند که: هنگامی که در کتابم خلاف سنت رسولالله -صلى الله علیه وسلم- را یافتید پس از سنت رسولالله -صلى الله علیه وسلم- پیروی کنید و سخن من را ترک کنید: و از او این جمله مشهور شده است: «إذا صحّ الحدیثُ فهوَ مذهبی».
ابن حجر این واقعه زیر را که دلالت بر پیروی و التزام شدید شافعی به حدیث و سنت رسولالله -صلى الله علیه وسلم- میباشد نقل میکند که:
مردی از شافعی درباره مسألهای سؤال کرد که امام جواب او را داد که رسولالله -صلى الله علیه وسلم- این چنین میفرمایند. آن شخص گفت: آیا این فتوی توهم هست؟ شافعی رحمه الله گفتند: این را بنگر. آیا در لباسم علامت و نشانه غیرمسلمانان را میبینی؟ آیا مرا در حالی که از کلیسا خارج میشدم دیدهای؟ میگویم: رسولالله -صلى الله علیه وسلم- این چنین میفرمایند و میگویی: رأی تو چیست؟
أقوال علماء درباره امام شافعی رحمه الله
ابن کثیر میگویند: بسیاری از بزرگان ائمه، امام شافعی را مورد ستایش قرار دادهاند از آن جمله: عبدالرحمن بن مهدی که از شافعی خواست کتابی در اصول فقه تألیف کند که امام شافعی نیز کتاب «الرساله» را نوشتند و برای امام شافعی در نماز دعا میکردند و از آن جمله استادش مالک بن انس و قتیبه بن سعید که میگویند: شافعی امام هستند، از آن جمله سفیان بن عیینه و یحیی بن سعید قطان که در نماز برای امام شافعی دعا میکردند و ابوعبید که میگوید: فصیحتر و عاقلتر و باتقواتر از شافعی ندیدهام.
داودبن علی ظاهری کتابی در فضائل امام شافعی نوشته که در آن میگوید: شافعی رحمه الله خصلتهای نیکویی دارد که غیر او ندارد از آن جمله: شرف نسب، صحت دین و عقیده، سخاوت نفس و آگاهی به صحیح و یا ضعیف یا ناسخ و منسوخ بودن حدیث و حفظ بودن قرآن و حدیث و زندگی خلفاء و کتابهای مفید و شاگردان و یاران خوب همانند احمدبن حنبل که در زهد و تقوی و پیروی از حدیث مشهور است.
احمد بن حنبل میگویند: فصیحتر و بافهمتر از شافعی ندیدهام.
از اقوال و حکمتهای امام شافعی رحمه الله
کسی که برادر خود را در پنهانی پند دهد یقیناً او را نصیحت و آراسته کرده است و کسی که برادر خود را علناً پند دهد یقیناً او را سرشکسته و خوار کرده است.
و به ربیع میگوید: ای ربیع، از سخنان بیهوده پرهیز کن زیرا زمانی که یک کلمه از دهانت خارج شد دیگر تو اختیار آن را نداری و او اختیار تو را دارد.
اگر تمام سعی و کوشش خود را به کار ببری تا مردم را راضی کنی نخواهی توانست پس عمل و نیت خود را برای الله متعال خالص کن.
وقار و سنگینی در هنگام تفریح از نادانی است.
مشکل ترین کارها سه چیز است: بخشش هنگام تنگدستی، تقوی و ترس از الله متعال در خلوت و تنها بودن، گفتن کلمه حق در نزد کسی که از او امید و ترس داری.
کلماتی درباره علم
طلب علم بهتر از نماز سنت است.
کسی که خواهان دنیا است پس علم بیاموزد و کسی هم که خواهان آخرت است علم بیاموزد.
هیچ چیز بعد از انجام دادن فرائض، بنده را بهتر از علم به خداوند نزدیک نمی کند.
کسی که علم را بدون دلیل و مدرک طلب می کند همانند کسی است که در شب به جمع آوری هیزم مشغول است. پشته ای از هیزم را جمع کرده و در آن ماری هست که او را خواهد گزید و او نمی داند.
وفات امام شافعی رحمه الله
امام شافعی رحمه الله در مصر مریض شدند، و بیماری او بسیار شدید بود تا جائیکه یونس بن الاعلی می گوید: کسی را ندیده ام که مثل شافعی شده باشد.
ربیع بن سلیمان می گوید: امام شافعی رحمه الله در شب جمعه بعد از نماز عشاء و آخرین روز از ماه رجب سال 204 هجری. ق. در سن 54 سالگی وفات یافت، ودر روز جمعه دفن کرده شد. الله متعال از این امام بزرگوار راضی باد و او را در بهشت همراه با پیامبران وصدیقین و شهداء و صالحین قرار دهد.
دوستان عزیز اینبود گوشه های از حیات پر افتخار امام شافعی رحمة الله علیه كه خدمت شما تقدیم شد اگر شما عزیزان نیز از منابع موثق مطالبی را در باره این امام بزرگوار و اسهامات علمی شان در دسترس دارید با ما شریک سازید از توجه شما عزیزان سپاسگذارم والسلام علیکم ورحمة الله و بركاته