رازداری
رازداری بر دو گونه است: یکی، راز دیگران را نگاه داشتن و دیگری، اسرار خود را پوشیدن و آشکار نکردن. فاش کردن رازها، از ضعف نفس و سستی عقل است؛ چه اسرار آدمی از دو حال بیرون نیست: یا بیان گر دولت و سعادت و نیک فرجامی است یا خبر از نکبت و شقاوت و ناکامی می دهد. رازداری در هر دو حال نیکوست؛ زیرا اگر راز، از دولت و سعادت انسان خبر دهد، اظهار آن موجب دشمنی بدخواهان و حسد ابنای زمان و توقع ارباب طمع و دون همتان می شود و اگر راز، از ناکامی و نکبت آدمی خبر دهد، بروز آن، شماتت دشمنان و اندوه دوستان و خفت در نظر ظاهربینان را در پی دارد. همچنین آن که رازدار خویش نیست، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند، چنان که امام علی علیه السلام می فرماید:
مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیرهِ.
کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند.
آدمی به رازداری خویش، از هر کسی تواناتر و شایسته تر است و آن گاه که او سرّ دل می گشاید و تأکید می کند که این راز میان ما دو نفر بماند، چه بسا او نیز با دیگری همان راز را در میان نهد و تأکید ورزد که این راز میان ما دو نفر بماند. سپس این عمل سلسله وار ادامه یابد تا جایی که راز آدمی، آشکار و عمومی شود. در این حال، گناه آن جز بر گردن خود شخص نیست که بار نخست، راز خویشتن را بی هیچ تأمل و تدبر به کسی که محرم اسرار و راز نگه دار نبوده، گفته است. چنین شخصی نمی تواند از دیگران به خاطر افشای رازش دل گیر و خشمگین شود؛ زیرا خود نیز پیش از همه از رازداری خویش دست برداشته است. حضرت علی علیه السلام به رازگشایان چنین می فرماید:
وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ.
و انسان اسرار خویش را بهتر از هر کس دیگری می تواند حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود می کوشند.
بنابراین، آدمی باید مراقبت کند در اینکه چه می گوید و با که می گوید. آیا هر کسی شایستگی شنیدن همه گفته های او را دارد یا خیر؟ ممکن است کسی رازی را بشنود، آن گاه نه از سر دشمنی، بلکه به خاطر نداشتن ظرفیت درونی و آمادگی روحی بر پذیرش آن سخن، ناخودآگاه به افشای آن بپردازد. ازاین رو، حقایقی هست که برای برخی از افراد، به ویژه آنها که دل و جانشان را زنگار هوای نفس و نادانی و لجاجت دربرگرفته است.
رازداری از نظر پیامبر اسلام (ص)
1- هر کس در زندگی شخصی و اجتماعی خود مسائلی دارد که نباید دیگران از آن با اطّلاع شوند. زیرا اگر دیگران از راز او باخبر شوند، آبروی اجتماعی آن فرد، آسیب می بیند. بنابراین هرگاه کسی، به هر دلیلی به آن اطلاعات پنهانی دست پیدا کرد، نباید آن را افشا کند و اگر چنین کاری کند، خیانت است.
2ـ اطّلاعات پنهانی انسان ها، اَسرار آنهاست و اَسرار انسان امانت هستند. پس به امانت نباید خیانت کرد و خیانت کار، گناهکار است و باید طبق قانون مجازات شود.
3ـ پیامبر (ص) فرموده اند: سخنانی که در جلسات خصوصی گفته می شود، امانت است. امانت می تواند مادّی و معنوی باشد. گاهی یک کالای مادّی به عنوان امانت در اختیار انسان قرار می گیرد و گاهی یک چیز یا سخن معنوی که اَسرار زندگی انسان ها است، به امانت در اختیار قرار می گیرد که بسیار مسئولیت دارد.