مهاجرين و انصار
پاسخ: مهاجران: گروهي از مسلمانان شهر مكه بودند كه به منظور حفظ جان و عقيده خود مكه را ترك كرده و به شهر مدينه مهاجرت كردند.
اَنْصار، يا انصار النبى(ص) لقب مسلمانان مدينه از تيرههاي اوس و خزرج كه پيش از هجرت، با پيامبر اكرم(ص) هم پيمان شدند و پس از هجرت در حمايت و ياري آن حضرت و مهاجران، پايداري كردند.
انصار جمع نصير و ناصر از مادة «نَصَرَ» به معناي ياري و ياري مظلوم در برابر دشمن است. اين نام نخست به معناي لغوي آن، در وصف مسلمانان مدينه از اوس و خزرج استعمال شد، اما سپس همچون اصطلاحى بر ايشان اطلاق گرديد. اما تاريخ دقيق اطلاق اين لقب بر مسلمانان هم پيمان پيامبر در مدينه به درستى روشن نيست كه در سالهاي نخستين هجرت پيامبر به اين شهر بوده يا پس از گذشت مدتي. طبق گزارشات تاريخي پيامبر (ص) خود، مسلمانان يثرب را به اين نام ملقب كرد. و در ادامه نيز آياتي چند از قرآن كريم به همين مضمون نازل گرديد.
در دو آيه از قرآن مجيد اين دو عنوان در كنار هم آمده است: «وَ السّابِقوُنَ الاْوَّلوُنَ مِنَالْمُهاجِرينَ وَالاْنْصار ِ» و «لَقَدْ تابَ اللّهُ عَلَى النَّبىَّ وَ الْمُهاجِرينَ وَ الاْنصارِ...»
نخستين كس از دو تيرة اوس و خزرج كه اسلام آورد، سويد بن صامت از اوس بود كه پس از بازگشت به يثرب در جنگ بُعاث (كه جنگي درون شهري و ميان دو قبيله همشهري اوس و خزرج بود.) به دست تيرة خزرج كشته شد. پس از آن جوانى به نام اياس بن معاذ اسلام آورد. آنگاه، در حدود سال 10 بعثت /619م، 6 تن از خزرجيان با پيامبر(ص) در موسم حج ديدار كردند و اسلام پذيرفتند سال بعد 12 تن براي حج از يثرب به مكه رفتند و با پيامبر(ص) ديدار كردند و با او پيمانى بستند كه به پيمان عقبة اول مشهور شد. مطابق اين پيمان، مسلمانان يثرب متعهد شدند كه شرك نورزند، دزدي و زنا نكنند، فرزندانشان را نكشند، افترا نبندند و خلاف نكنند. پس از انعقاد اين پيمان، پيامبر(ص) مصعب بن عمير از اصحاب خود را براي تبليغ اسلام به يثرب فرستاد. از آن پس، شمار مسلمانان در آنجا روي به افزايش نهاد و از جمله سعد بن معاذ، رئيس اوس اسلام آورد. سال بعد، 73 تن ديگر از اوس و خزرج به مكه رفتند و با پيامبر(ص) ديدار كردند و پيمان عقبة دوم را بستند و متعهد شدند كه از پيامبر(ص) حمايت كنند. سرانجام پيامبر(ص) زمان را براي هجرت مناسب ديد و اهالى يثرب به گرمى و شكوه از او استقبال كردند و در ميان خود جاي دادند. با ورود پيامبر(ص) به يثرب، بيشتر قبايل و مردم شهر اسلام آوردند و با پيامبر(ص) بيعت كردند و يثرب «مدينة النبى» نام يافت مسلمانان مدينه از همين ايام به دو گروه تقسيم و شناخته شدند: مهاجران يا مسلمانانى كه از مكه به مدينه مهاجرت كردند، و انصار يا مسلمانان مدينه كه پذيراي پيامبر و يارانش بودند. پيامبر(ص) چندي بعد، ميان مهاجران و انصار پيمان برادري بست و انصار متعهد شدند كه ميان خود و مهاجران به دادگري و برادري و برابري حكم كنند و در همه حال به ياري هم برخيزند.
در روزگار پيامبر(ص) و پس از آن، هريك از دو گروه انصار و مهاجران به رغم برادري و برابري، تمايزات قبيلهاي خود را حفظ كرده، گاه به تفاخر مىپرداختند آنها به ويژه پس از پيامبر(ص)، به صورت دو جريان تاريخى و سياسى درآمدند و به رقابت پرداختند. اين رقابت در داستان سقيفه آشكار شد، چرا كه انصار بارها در زمان حيات رسول خدا از ايشان شنيده بودند كه مهاجران به نا حق قدرت را از دست جانشينش خارج كرده و بسيار بر آنان ظلم خواهند نمود. لذا به محض در گذشت پيامبر پيش قدم شده و پيش از همه در سقيفه گرد آمدند و «سعد بن عبادة انصاري« را كه از ياران پيامبر(ص) و رئيس خزرج بود، نامزد خلافت كردند؛اين خبر به گوش مهاجران و در راس آنان ابوبكر و عمر رسيد. آنان با اين انتخاب به مخالفت برخاستند و خلافت و رياست را حق خود دانستند. هر يك از اين دو گروه مناقب و خدمات و قرب خود را به پيامبر(ص) برمىشمرد و خود را براي زمامداري سزاوارتر مىخواند. اما چون انصار در تسخير كامل قدرت ناكام ماندند، پيشنهاد كردند كه با مهاجران به مشاركت حكم برانند(تا مبادا ظلمي را كه پيامبر از آن سخن به ميان آورده بود محقق گردد اما) اين تدبير راه به جايى نبرد و چون مهاجران غلبه يافتند، انصار به اجبار و برخي به اختيار با ابوبكر بيعت كردند بدينترتيب، انصار به ناچار- به همكاري با خليفه پرداختند.