تأثیر كم خوابی و پركاری بر حافظه و عوارض آن
چكیده
كم خوابی و پركاری نشانه و معیار مناسبی برای تلاش نیست زیرا افرادی كه كم می خوابند و وقت خواب خود را صرف كار می كنند علاوه بر این كه نتوانسته اند امور و وظایف خود را به درستی مدیریت كنند بلكه در طول زمان كارایی خود را از دست می دهند. در این مقاله موضوع پركاری افراطی مورد بررسی قرار می گیرد. كم خوابی و پركاری عوارض زیادی برای فرد و سازمان دارد. توجه به این موضوع و عوارض آن نه تنها باعث آگاهی می گردد بلكه باعث می شود روش زندگی و كار خود را تغییر دهیم و به شكل مطلوب مدیریت كنیم
1- مقدمه
«او در شبانه روز 5-4 ساعت بیشتر نمیخوابد، خوش به حالش!» سالهای سال در فرهنگ ما، کسی که این جمله در موردش گفته میشد، از نظر دیگران فردی کوشا، با پشتکار و با اراده به حساب میآمد و هنوز هم خیلیها چنین عقیدهای دارند. این عقیده البته چندان هم بی ربط نیست.
کسی که هر شب تا دیروقت مشغول کار و تلاش است و صبح زود، کارش را از سر میگیرد، قطعاً فردی کوشا و با اراده است، ولی در چند سال اخیر، تحقیقات علمی نشان دادهاند که این صفات مثبت یک علامت سؤال بزرگ را در پشت خود پنهان کردهاند: آیا این فرد به اندازه کسی که در طول شبانه روز وقت کافی به استراحت و خواب خود اختصاص میدهد، کارایی دارد؟
به این ترتیب میتوان گفت پدیدهای كه میتوان آن را سندرم یا نشانگان «پركاری افراطی» نامید و ثابت شده است كه تهدیدكننده سلامت فرد و به تبع آن جامعه است، تبدیل به یك ارزش شده است.
در تاریخ و فرهنگ ما، از کار و تلاش و سحرخیزی همواره بهعنوان صفاتی مثبت یاد شده و جملات فراوانی از بزرگان در ارج نهادن به این صفات وجود دارد، اما معمولاً این قسمت قضیه به فراموشی سپرده میشود که در کنار اینها، خوابیدن زودهنگام هم مورد تاکید بوده است.
این عدم تعادل، این روزها به طرز مشخصی در جامعه ما به چشم میخورد. بسیاری از مردم، چه از سر ناچاری و برای سیر کردن شکم زن و بچهشان، چه از سر حرص و علاقه به مال دنیا، بعد از ساعات کاری به شغل دوم و حتی سوم میپردازند و وقتی هم آخر شب پا به منزل میگذارند، تازه باید به سراغ پروندههایی بروند که صبح در اداره وقت نکردهاند تکمیل کنند.
در کنار این دو گروه، از گروه سومی هم بیشتر میشنویم: برخی مدیران که به عشق خدمت، شبانهروز در حال کار و فعالیت هستند. هدف هرچه باشد، بررسیهای کاملاً علمی ثابت کردهاند که بدن در شبانهروز به خواب کافی نیاز دارد و اگر این اتفاق رخ ندهد، قطعاً تأثیر خود را در کارایی فرد نشان خواهد داد. این موضوع البته به کم خوابی محدود نمیشود.بر اساس همین تحقیقات، کار بیش از حد، حتی اگر ظاهراً فرد خواب کافی داشته باشد، باعث فرسودگی و در نتیجه کاهش کارایی فرد خواهد شد. محققان میگویند كار، فقط وقتی در حد متعادل باشد، مفید و مؤثر است.
2-چقدر باید بخوابیم؟
نیاز بدن هر کس به خواب به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد ولی در کل میتوان گفت که اکثر افراد بالغ به 7 تا 8 ساعت خواب شبانه نیاز دارند. البته افرادی هم هستند که نیاز بدن آنها با 5 ساعت خوابیدن در شبانهروز هم جبران می شود ولی کمتر از این رقم قطعاً طبیعی نیست و البته همان 5 ساعت هم فقط در مورد بعضی افراد صدق میکند. از سوی دیگر، اگر شما 8 ساعت هم طی شب خوابیدهاید ولی در طول روز همچنان احساس خوابآلودگی میکنید، بدانید که خواب شما کافی نبوده است.
نکته مهم در مورد نیاز بدن به خواب در شبانهروز، این است که شما نباید حساب هر روز را از روز دیگر جدا کنید. یعنی اگر شما امروز 2 ساعت کمتر از حد نیازتان خوابیدید، معنی آن این است که شما 2 ساعت خواب به بدنتان بدهکار هستید و فردا باید این 2 ساعت را پس بدهید.
بیخود هم به خودتان وعده ندهید که بدن خودش را با کمبود خواب سازگار میکند و با آن کنار میآید. وقتی شما دائماً کمتر از میزان مورد نیاز میخوابید، تمرکز، قضاوت و تصمیمگیری، زمان عکسالعمل و بسیاری از عملکردهای دیگر شما در حالت اختلال باقی میماند و تا وقتی این کمبود خواب را جبران نکنید، به همین صورت ادامه مییابد.
3- وقتی کم میخوابید
کم خوابی و بیخوابی بر بسیاری از سیستمهای بدن تأثیرات منفی میگذارد. این تأثیرات ممکن است فوراً خود را نشان دهند و یا اینکه نتایج آنها در بلندمدت ظاهر شود. به عنوان مثال، به دنبال فقط یک شب بیخوابی، عوارض زیر ظاهر میشود:
الف) کاهش هوشیاری و کارایی فقط
5/1 ساعت کمبود خواب در یک شب، هوشیاری(Alertness) در روز بعد را تا 32 درصد کاهش میدهد. بررسیهای پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا هم نشان داده است که میزان عملكرد و دقت افرادی كه به مدت طولانی هر شب كمتر از 6 ساعت میخوابند، همانند زمانی است كه فرد به مدت 3 روز متوالی نخوابد.
ب) اختلال حافظه و شناخت
بررسیهای پژوهشگران دانشگاه هاروارد نشان داده است که محرومیت از خواب، توانایی مغز برای ایجاد حافظه جدید را کاهش میدهد. در این مطالعه، پژوهشگران 28 فرد 18 تا 30 ساله را در دو گروه تقسیم کردند. به افراد گروه اول به مدت 30 ساعت اجازه داده نشد که بخوابند ولی گروه دوم به خانههای خود رفتند و مثل همیشه خوابیدند. در ساعت 6 بعد از ظهر روز بعد به همه این افراد 150 اسلاید از مناظر، اشیاء و افراد غیر معروف نشان داده شد و در همان حال از مغز آنها اسکن به عمل آمد. این اسکنها نشان داد که نواحی خاصی از مغز که در حافظه شرکت دارند، در افرادی که دچار کم خوابی نبودند، فعالتر بود. سپس به همه آنها اجازه داده شد که به خانههایشان بروند و استراحت کنند. عصر روز بعد، مجدداً از این افراد در مورد اسلایدهایی که روز قبل دیده بودند، امتحان به عمل آمد. به این صورت که به آنها 225 اسلاید نشان داده شد که 150 تای آن همان قبلیها بودند و 75 تا جدید بودند. نتایج نشان داد که افرادی که روز اول نخوابیده بودند، در تشخیص اینکه کدام عکسها جدید هستند، بدتر از گروه دوم عمل کردند.
ج) کاهش کیفیت زندگی
کمخوابی باعث میشود که شما نتوانید به کارهای مورد علاقهتان که نیاز به تمرکز و توجه مداوم دارند، نظیر حفظ قرآن و یا دیدن برنامه مور علاقه
د) آسیبهای شغلی محرومیت از خواب خطرآسیبهای شغلی را تا 2 برابر افزایش میدهد.
موارد ذکر شده، همگی از آثار فوری و زودرس کم خوابی بودند ولی کمخوابی در بلندمدت هم عوارض شناخته شدهای دارد. از جمله: افزایش فشار خون، حمله قلبی، سکته مغزی، چاقی، مشکلات روانی نظیر افسردگی و سایر اختلالات خلقی، کاهش تمرکز و آسیبهای بلندمدت ناشی از تصادف.
4-کار، کار و باز هم کار
افرادی که بیش از حد معمول کار میکنند، معمولاً دو دسته هستند. آنهایی که به کار و پول آن نیاز دارند و آنهایی که حرص پول میزنند. البته در این بین، افرادی هم هستند که خودشان دلشان میخواهد زیادی کار کنند.
در واقع این افراد کم هم نیستند و تعداد آنها آنقدر زیاد شده که در واژگان جدید جایی هم برای خود دست و پا کردهاند.«Workaholics»
صرف انتخاب این کلمه نشان از پیامدهای واقعه دارد. کسی که به چیزی معتاد میشود، تعادل را از دست میدهد و بدون اینکه خودش متوجه باشد، از استراحت و فعالیتهای دیگرش میزند تا به اعتیادش برسد، در حالیکه کنار گذاشتن سایر فعالیتها و تفریحات، اثر خود را بر روی او به جا میگذارد.
پزشکان لیست بلند بالایی از عوارض خستگی ناشی از کار بیش از حد بر کارایی افراد تهیه کردهاند. بهعنوان مثال، در افرادی که بیش از حد کار میکنند، تفکر استراتژیک دچار مشکل میشود یعنی توانایی آنها در ارزیابی درست ریسکها و پیش بینی نتایج احتمالی اقدام خود کاهش مییابد.
علاوه بر این، خلاقیت و نوآوری هم به شدت تحت تأثیر خستگی قرار میگیرد. خستگی همچنین باعث اختلال حافظه میشود و توانایی تمرکز و پیگیری کارها را کاهش میدهد. البته عوارض خستگی همیشه به خود فرد محدود نمیشود و میتواند اطرافیان را نیز متأثر کند. بهعنوان مثال، عدم توانایی در کنترل رفتار و جلوگیری از رفتارهای نامناسب یکی از اولین آثار خستگی است.
توانایی ارتباط مؤثر با دیگران هم در اثر خستگی کاهش مییابد. مطالعه جدیدی که توسط محققان دانشگاه مریلند آمریکا انجام شده، نشان میدهد که کار زیاد، زندگی خانوادگی را تحلیل میبرد. این تحقیق که نتایج آن در سال 2002 در مجله روانشناسی عملی (Journal of Applied Psychology) به چاپ رسیده نشان داد که ساعت کاری زیاد باعث تداخل کار و زندگی خانوادگی میشود که این مسئله، خود افسردگی و سایر مشکلات ناشی از استرس را به دنبال دارد.
به همه اینها اضافه کنید تأثیر کار زیاد را بر بیماریهای قلبی و نیز تشدید بیماریهای فعلی فرد، مانند آسم و بیماریهای گوارشی.