رابطه سختی و موفقیت
یکی از ارکان ارزشمندی سختی و مشکلات و دشواری یک عمل است به این معنی که هرچه یک عمل سخت تر و دشوارتر باشد ، ارزش آن بیشتر خواهد بود.
سختی و مشقت رابطه تنگاتنگی با رشد و کمال دارد.
باور عمومی بر این است که هرچه یک هدف و مقصود راحت تر به دست آید، بهتر است و انسان هرچه مرفه تر باشد رشد بیشتری می کند و به کمالات بیشتری می رسد.
به عنوان مثال دانشجویی که در بهترین دانشگاه و از بالاترین امکانات استفاده کند، توقع می رود که رشد او نسبت به یک دانشجوی ساده در یک دانشگاه دورافتاده بسیار بیشتر باشد.
همین طور انتظار می رود که یک دانش آموزی که در مدرسه غیر انتفاعی یا نمونه درس خوانده در آینده به درجات بسی بالاتر برسد نسبت به کسی که در یک مدرسه معمولی و یا در روستای دور افتاده درس خوانده است.
اما تجربه خلاف این را نشان داده است. نه تنها موارد نقض بسیاری برای این قاعده (امکانات بیشتر = بازدهی بیشتر) وجود دارد بلکه می توان ادعا کرد که موارد خلاف این قاعده از لحاظ تعداد ، درصد بالاتری است.
از یک نگاه دیگر عکس این قاعده را می توان نتیجه گرفت یعنی ادعا کرد که «امکانات کمتر = سختی بیشتر = استقامت بیشتر = موفقیت بیشتر ».
غالب کسانی که در تاریخ درخشیده و به درجات بالایی رسیده اند و شهرت جهانی و منطقه ای کسب کرده اند، کسانی بوده اند که در سختی و نداری و با امکانات محدود زیسته و پیش رفته اند.
مخترعان ، دانشمندان و علمای بسیاری هستند که از متن جوامع دور افتاده و از درون انسانهای محروم و سختی کشیده بالا آمده اند اما از میان افراد ثروتمند هرچند ممکن است که فرزندان ثروتمندی هم بیرون آمده باشند ولی همین ثروت هم ارثی بوده و از خود، حاصلی نداشته اند.
اگر به تاریخ نگاه کنیم، می بینیم که سر سلسله هر حکومتی و موسس آن, شخصی سختی کشیده و مشکلات دیده بوده است مانند نادر شاه افشار و آقا محمد خان قاجار و ... اما وارثین آنها,یعنی شاهزادگانی که در رفاه بزرگ شده اند در اثر همین رفاه به آلودگی گرفتار شده و کم کم حکومت و دولت را از دست داده اند.
سرّ مطلب در این است که کسانی که در امکانات و ثروت بزرگ شده اند، ورزیده نیستند و مقاومت کافی در برابر حوادث و موانع پیدا نکرده اند. در واقع در شرائطی رشد کرده اند که مشکلاتی را پشت سر نگذاشته اند لذا با اندک مشکلی در مسیر پیشرفت، عقب نشینی کرده و همان
چیزهایی را هم که داشتند , از دست داده اند. ممکن است ابتدا با هیاهو و ادعای زیاد وارد یک کاری شوند ولی بالاخره در میانه راه توان استقامت ندارند.
به طور اساسی فلسفه ورزش و رزمایش ها و اعمال شاقه ای که در ورزش های رزمی و در دوران سربازی وضع کرده اند، همین است. کسی که بخواهد در میدان های جنگ در برابر انواع تهاجم ها و سختی ها مقاومت کند باید سختی ها ، دوری ها و مشقت های دوران سربازی را پشت سر بگذراند. کسی که می خواهد در سطح جهانی و کشوری در مسابقه ای پیروز شود و در برابر حریف استقامت نشان دهد، ناچار است تمرین های سخت و مشکل را به جان بخرد تا آمادگی لازم را برای این مقابله و هجمه پیدا کند.
زندگی انسان سراسر یک میدان مسابقه است و در این مسابقه کسانی پیروز می شوند و در سکوی نخست می ایستند که در گردباد حوادث زندگی سرافراز و پیروز بالا آمده باشند. از درون زندگی مرفه و پر از راحتی ، انسان ورزیده و مقاوم بیرون نمی آید.
قرآن می فرماید: فان مع العسر یسرا (شرح: 5)
همانا با سختی ها، آسانی هست.
در جایی دیگر می فرماید:
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ(بقرة : 155 )
حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند:
درختی که د ربیابان روید، شاخه اش سخت تر است و وسبزه های خوش نما، پوستی نازک تر دارند و گیاهان صحرائی را آتشی افروخته تر و خاموشی دیر تر است.(نهج البلاغه صبحی صالح :ص 418)
در نتیجه افرادی که در امکانات کمتری رشد می کنند به خاطر این که با سختی بزرگ شده اند، استقامت بیشتری خواهند داشت و ظرفیت آنها برای موفقیت و رشد بالاتر خواهد بود.
بنابراین نباید زندگی سعادتمند و موفقیت آمیز را در راحتی و تجملات جستجو کرد. نباید برای پیشرفت علمی و تحصیلی، منتظر امکانات مادی کافی بود.
به همین جهت است که خداوند، مومنین و افرادی که قصد تقرب و رسیدن به درجات بالای معنوی را دارند، بیشتر گرفتاری می دهد و به انواع سختی ها می آزماید:
آنکه در این بزم مقرب تر است /// جام بلا بیشترش می دهند.