ضرورت وجود يك ساعت در مدرسه براي ارتقاي تعاملات اجتماعي دانش آموز/محمود عبدالهی
ضرورت وجود يك ساعت در مدرسه براي ارتقاي تعاملات اجتماعي دانش آموز
همانطور كه كودكان را از سنين پايين به مهد كودك مي سپارند تا ساعاتي را با همسالان خود بگذرانند و به نوعي به اجتماعي شدن كودك كمك كند وجود يك ساعت در هفته براي ارتقاي توانايي كودك در برخورد اجتماعي از دوران دبستان ضرورت دارد چطور مي شود كه در مدارس بر روي توانايي دانش آموز در زمينه هاي رياضي و علوم و عربي ... برنامه ريزي و تلاش بسيار شود اما توانا شدن فرد در زمينه ي برخورد اجتماعي ناديده گرفته شود در صورتي كه اين توانمندي با زندگي فرد عجين تر و الزامي تر است تا دروس رياضي و عربي .
منظور مشخص من از تعاملات اجتماعي نحوه ي برخورد با همسالان و به طور كل اطرافيان فرد است زيرا چه بسا افرادي هستند كه در زمينه هاي رياضي و عربي و ساير دروس تبحر فراواني دارند اما از توانايي تعامل اجتماعي بالايي برخوردار نيستند و به اصطلاح عام خجالتي بوده و در حضور جمع دستپاچه شده و هميشه از سخنراني در حضور جمع گريزان اند كه اين ويژگي باعث پوشانده شدن و نمايان نشدن ساير توانايي هاي فرد و هم چنين تبحر او در ساير دروس مي شود .
اين ناتواني در حضور جمع از دوران ابتدايي مشخص شده و در صورت تلاش نشدن براي بهبود تعاملات اجتماعي فرد تا دوران دانشگاه و بزرگسالي ادامه پيدا مي كند كه ديده مي شود دانشجوياني كه با وجود حضور در اجتماع و جامعه ي دانشگاهي از مشكل ناتواني در برخوردات اجتماعي رنج مي برند كه اين مسئله خود فرد را هم دچار سرخوردگي و ناراحتي مي كند .
بديهي است كه هيچ كس ميل به انزوا و هيچ ناتواني ديگري ندارد و وقتي كودك از دوران ابتدايي دچار اين مشكل است وظيفه ي معلم و كادر مدرسه هم چنين والدين است كه هم چنان كه براي ارتقاي سطح پيشرفت تحصيلي فرد تلاش مي كنند و آنرا هدف ورود و حضور در مدرسه مي دانند سطح تعاملات اجتماعي كودك را هم ارتقا بخشيده و در اصل آنرا هدف حضود در مدرسه بدانند چرا كه طبق گفته ي همه هدف از فرستادن كودك به مهد كودك و مدرسه اجتماعي شدن و ارتقا بخشيدن به برخورد اجتماعي اوست اما در حالي كه كمترين تلاش و برنامه ريزي مدارس برروي اين نكته است .
ضروري بودن وجود اين ساعت در مدرسه به اين خاطر است كه در صورت اجباري نبودن و گذاشتن اين برنامه در ساعات فوق برنامه باعث مي شود كه اين مسئله هم از طرف خود دانش آموز و والدين آنها باز هم جدي گرفته نشود پس ضروري است كه اين برنامه در ساعات اجباري و در كنار ساير دروس برنامه ريزي شود .
توانمندي در زمينه ي تعاملات اجتماعي در آينده ي شغلي فرد هم تاثير فراواني دارد كه چرا هر چند فردي داراي تحصيلات عاليه از دانشگاه هاي معتبر و داراي تخصص و تبحر در رشته ي تحصيلي مربوط به آن شغل باشد در صورت ناتواني در بيان و برخورد اجتماعي باعث ناديده گرفتن توانايي فرد و طرد شدن او از اين زمينه ي شغلي مي شود . به عبارتي خود فرد بايد نشان دهنده ي تبحرش در كار يا زمينه اي باشد .
اين ناتواني در دوست يابي ، ازدواج و ساير مراحل زندگي فرد تاثير گذاشته و تمام مراحل او را درگير اين مشكل مي كند .
در حالي كه در مدارس به فردي كه ساكت و آرام بوده و فقط به تكاليف درسي اش توجه كند و لقب شاگرد منظم و خوب داده مي شود در اجتماع اين نوع افراد طرد شده و هميشه منزوي باقي مي مانند.
هم چنان كه مدرسه بعد از خانواده اولين جامعه اي است كه كودك وارد آن شده تا اجتماعي شود و ادامه ي وظيفه ي جامعه پذيري فرد در خانواده به مدرسه سپرده مي شود مدرسه اي كه به تعاملات اجتماعي فرد توجهي ندارد و رياضيدانان و فيزيكدانان خجالتي و ناتوان خروجي آن است به نظر من اصلا كارآمد نبوده زيرا كه رسالت اجتماعي كردن و جامعه پذيري خود را به درستي انجام نداده است و فقط در حال نمره دادن به دانش آموزان و انتقال آنها از پايه اي به پايه ي بالاتر است .
در اين ساعت كه برنامه ريزي مي شود مي توان از چيدمان بحث و گفت و گو استفاده كنيم و از افراد بخواهيم در مورد موضوعي به بحث بپردازد و يا در زمينه ي مشكلي به ارائه راه حل بپردازد كه با تمرين اظهار نظر و گفت و گو كم كم از اين ناتواني خارج شده و قدرت بحث و گفتگو هم چنين اظهار نظر در مباحث در او تقويت مي شود