حکم شرعی دربارهی کسی که نماز نمیخواند چیست؟
مفتی: علاّمه دکتر یوسف القرضاوی رئیس اتحادیهی جهانی علمای مسلمین
ترجمه: دکتر احمد نعمتی
این سؤال از قاهره به دست ما رسیده است:
سؤال- شخصی عربنژاد مدّعی مسلمانی است، ولی در طول زندگیاش نماز و روزه انجام نداده است، آیا سلام کردن بر او واجب است؟ و هرگاه بمیرد نماز میّت بر او واجب میگردد؟
در این ارتباط سؤال دیگری از دوحه به دست ما رسیده و نویسندهی آن سؤال کرده است:
حکم شرعی دربارهی اشخاص تارک نماز چیست؟
جواب: حکم شخصی که نهاد یا مؤسّسهای او را برای انجام وظایف مشخصی گمارده است، چیست؟ وی حقوق خود را از آن مؤسّسه دریافت میدارد، و در برابر آن مسؤول است؛ ولی وظایف خود را انجام نمیدهد، و روزهای کامل یا ساعتی از روزها را بدون عذر موجّه در حالی که قادر و مختار و مریض و مجبور نیست در انجام وظیفه کوتاهی یا غیبت مینماید.
طبیعی است که اعضای هیئت بازرسی دربارهی چنین کارمندی اختلاف نظر دارند، بعضی از آنان معتقدند کارمندی که نسبت به تعهّدات اساسی در ارتباط با شغلش کوتاهی کند و استنکاف وَرزَد، مجازاتی جز اخراج و محرومیت از اشتغال ندارد؛ و بعضی دیگر معتقدند غیبت و کوتاهی چنین کارمندی، مادامی که از روی تمسخر و استهزا نبوده باشد، مجازات دیگری غیر از اخراج دارد.
موضع پیشوایان اسلام دربارهی مسلمانی که عبادات، بهویژه نمازهای واجب روزانهی خود را عمداً ترک نماید به همین ترتیب میباشد.
برخی از آن پیشوایان بر این عقیدهاند که نخستین وظیفهی مسلمان بلکه هر انسانی در زندگی عبادت و پرستش پروردگار یکتا است و ترک آن به عنوان کوتاهی در عمل ذاتی و اساسی فرد مسلمان بهشمار میآید؛ بنابراین، عنوان مسلمان شایستهی چنین کسی نیست، و نمیتوان او را تحت لوای اسلام قرار داد. حدیث صحیح این نظر را تأیید مینماید، چنانکه پیامبر (ص) میفرماید:
«بَیْنَ الرَّجُلِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلاةِ»[1]
«تفاوت میان مرد با کفر، ترک نماز است.»
همچنین، میفرماید:
(اَلْعَهْدُ الَّذی بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ الصَّلاةُ فَمَنْ تَرَکَها فَقَدْ کَفَرَ)[2]
«عهد و پیمانی که ما را از کافران جدا میسازد نماز است، هر کس نماز را ترک کند، کافر شده است.»
نظر عدّهای از علما و دانشمندان بر این است که چنین شخصی اگر علاوه بر ترک نماز، آنرا و واجبات اسلام را استهزا و تمسخر نکند، و از سوی دیگر نسبت به تقصیرات خود، معترف و پشیمان، و هر آن مشتاق و آرزومند توبه باشد، در زمرهی مسلمانان و تحت لوای اسلام بهشمار میآید.
افراد تارکالصّلاة به دو گونه و دو نوع تقسیم میشوند:
1. اگر نماز نخواندن به خاطر انکار وجوب آن یا سبک و خوار شمردن آن، یا به مسخره گرفتن حرمت ترک آن باشد، چنین کسی به اجماع مسلمانان، کافر و مرتّد است.
زیرا، واجب بودن نماز و مقام و منزلت آن ضروری دین است، و هر کس منکر وجوب آن باشد یا آنرا خوار و سبک بشمارد، خدا و پیامبر (ص) را تکذیب نموده و در قلب او حتّی به اندازهی دانهی خردلی ایمان وجود ندارد، و مانند کافرانی است که خداوند متعال آنان را اینگونه توصیف مینمایند:
«وَإِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُواً وَلَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یعْقِلُونَ»[3]
« آنان هنگامیکه (اذان میگویید و مردمان را) به نماز میخوانید، نماز را به باد استهزاء میگیرند و بازیچهاش قرار میدهند (و بدان میخندند و تمسخرش میکنند).
این کارشان بدان خاطر است که ایشان کسانِ نفهم و بیشعوری هستند (و ضلالت را از هدایت باز نمیشناسند و هدف و حکمت نماز را درک نمیکنند). »
بدین ترتیب، از منزلت و جایگاه کسانی آگاه میشویم که نماز و عبادت را از مظاهر عقبماندگی و ارتجاع میدانند، و برپادارندگان نماز را مسخره میکنند.
2. نماز نخواندن از روی تنبلی و سرگرمی به دنیا و بهخاطر پیروی از هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی باشد که در این مورد دانشمندان اختلاف نظر دارند که آیا این فرد کافر است یا فاسق؟ اگر فاسق باشد آیا کشتن او واجب است، یا به عنوان تعزیر، زدن و زندانی کردن او کافی است.
امام ابوحنیفه میگوید: چنین کسی، با ترک نماز فاسق میشود، و واجب است که او را تأدیب و تعزیر کرد و باید او را به حدّی زد، تا خون از اندام او جاری گردد و تا هنگامیکه به ادای نماز نپردازد در زندان باقی بماند، و حکم تارک روزه نیز به همین منوال است.
امام مالک و امام شافعی میفرمایند: چنین کسی فاسق است و کافر نمیباشد ولی تازیانه زدن و زندانی کردن او کافی نیست بلکه اگر بر ترک نماز اصرار نماید، باید به عنوان حدّ شرعی کشته شود.
امام احمد، در مشهورترین روایات خود، میگوید: نماز نخوان کافر است، و خارج از دین و «مارق» تلقی میگردد، و مجازاتی جز قتل ندارد. و واجب است که از او بخواهند
که توبه نماید، و با ادای نماز وی را به اسلام برگردانند، اگر پذیرفت، او را رها کنند و اگر نپذیرفت گردن او را بزنند.
واقعیت این است که ظاهر نصوص قرآن و سنّت نیز این گفتهی پیشوای اهل حدیث، احمدبنحنبل، و اسحاق بن راهویه و دیگران را تأیید میکنند.
قرآن، نماز نخواندن را از خصوصیات کفّار دانسته آنجا که میفرماید:
«وَإذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُواْ لاَ یرْکَعُونَ»[4] «(چنان از باده غرور سرمست هستند که) وقتی بدانان گفته میشود: (در برابر اوامر و نواهی الهی) خضوع کنید و کرنش ببرید خضوع نمیکنند و کرنش نمیبرند! »
و در روز قیامت آنان را اینگونه توصیف میکند:
« یوْمَ یکْشَفُ عَن سَاقٍ وَیدْعَوْنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلاَ یسْتَطِیعُونَ، خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُواْ یدْعَوْنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ»[5]
« روزی، هول و هراس به اوج خود میرسد، و کار سخت دشوار میشود. بدین هنگام از کافران و مشرکان خواسته میشود که سجده کنند و کرنش ببرند، امّا ایشان نمیتوانند چنین کنند. این در حالی است که چشمانشان (از خوف و وحشت و شرمندگی و شرمساری) به زیر افتاده است، و خواری و پستی وجود ایشان را فرا گرفته است. پیش از این نیز (در دنیا) بدان گاه که سالم و تندرست بودند به سجده بردن و کرنش کردن خوانده میشدند (و ایشان با وجود توانایی، سجده و کرنش نمیکردند). »
از نظر قرآن زمانی انسان از مصونیت جان خویش برخوردار خواهد بود، و تحت لوای اخوّت اسلامی درخواهد آمد، که از شرک توبه کند و نماز را برپای دارد و زکات را بپردازد. خداوند دربارهی مشرکان و کافران حربی میفرماید:
«فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»[6]
« اگر توبه کردند و (از کفر برگشتند و به اسلام گرویدند و برای نشان دادن آن) نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمره شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید. بیگمان خداوند دارای مغفرت فراوان (برای توبهکنندگان از گناهان،) و رحمت گسترده (برای همه بندگان) است. »
و بعد از آن میفرماید:
« فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَنُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ»[7]
« اگر آنان (از کفر) توبه کردند و (احکام اسلام را مراعات داشتند، و از جمله) نماز را خواندند و زکات دادند (دست از آنان بدارید، چرا که) در این صورت برادران دینی شما هستند (و سزاوار همان چیزهائی بوده که شما سزاوارید، و همان چیزهائی که بر شما واجب است، بر آنان هم واجب است). ما آیات خود را برای اهل دانش و معرفت بیان میکنیم و شرح میدهیم. »
قرآن تصویری از سیمای آخرت را برای ما ترسیم میکند که کافران و سمگران در دوزخاند، و مؤمنان اصحابالیمین از آنان میپرسند:
«مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ؟ قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ ٱلْمُصَلِّینَ، وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ ٱلْمِسْکِینَ، وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ ٱلُخَآئِضِینَ، وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیوْمِ ٱلدِّینِ»[8]
«چه چیزی شما را در آتش دوزخ درآورد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را غذا نمیدادیم، با هرزهدرایان هرزهدرایی میکردیم و روز جزا را دروغ میشمردیم.»
نخستین نمودِ جُرم و کفر آنان این بود که از نمازگزاران نبودند. هرگاه به سنّت نبوی مراجعه نماییم، احادیث صحیح نبوی را مییابیم که کافرشدن نماز نخوان را تأیید میکند.
از جابر روایت میکنند که پیامبرخدا (ص) فرمودند:
(بَیْنَ الرَّجُلِ وَ بَیْنَ الْکُفْرِ تَرْکُ الصَّلاةِ)[9]
«مرز میان انسان با کفر ترک نماز است.»
از بریده روایت شده که پیامبر (ص) فرمود:
(اَلْعَهْدُ الَّذی بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ الصَّلاةُ فَمَنْ تَرَکَها فَقَدْ کَفَرَ)[10]
«عهد و پیمانی که ما را از کافران جدا میسازد نماز است، هر کس نماز را ترک کند، کافر شده است.»
از معاذ بن جبل روایت شده که پیامبر (ص) خطاب به وی فرمود:
(لاتَتْرُکِ الصَّلاةَ فَإنَّ مَنْ تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّداّ فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللهِ)
«نماز را عمداً ترک مکن که هرکس به طور عمد نماز را ترک کند، خداوند متعال تعهّدی در قبال او نخواهد داشت.»
طبرانی به سند خود در معجم أوسط این حدیث را رئایت کرده و منذری در متابعات گفته است: قابل قبول است.
از عبدالله بن عمر روایت شده که پیامبر (ص) روزی دربارهی نماز فرمود: «هرکس بر نماز محافظت کند نماز برای او نور و برهان و نجات در روز قیامت خواهد شد، و هر کس بر آن محافظت ننماید هیچ نور و برهان و نجاتی برای او نیست و در روز قیامت همراه فرعون و هامان و ابیّبنخلف خواهد بود.» احمد بن حنبل این حدیث را روایت کرده و هیثمی گفته است: رجال آن موثّق میباشند.
ابن قیّم (رح) میگوید: «هرکس به سبب سرگرمی به سیاست و امارت نما
ز را ترک کند، ب فرعون محشور خواهد شد، و هرکس به سبب سرگرمی به مال و دارایی نماز را تک کند، با قارون محشور خواهد شد، و هرکس که پست و مقام او را از نماز باز دارد، با هامان محشور خواهد شد، و هرکس به سبب سرگرمی به تجارت نماز را ترک کند با اُبیّبنخلف محشور خواهد شد. »
وقتی کسانی که بر نماز محافظت مینمایند، با این کافران ستمگر محشور شوند، در حالی که عذاب آنان در دوزخ بسیار شدید است، پاداش کسانی که بهطور کامل نماز را ترک کنند، و یک عمر رکوع یا سجودی به درگاه خداوند نبرده باشند، چگونه است؟
و پیامبر (ص) میفرماید: (مَنْ تَرَکَ صَلاةَ الْعَصْرِ حَبِطَ عَمَلُهُ)[11] : «هرکس نماز عصر را ترک کند باعث از میان رفتن و حَبط اعمال او میگردد.»
وقتی که ترک یک نماز باعث از میان رفتن و حبط اعمال میگردد، کسی که همهی نمازها را ترک کند مجازات او چگونه است؟
قرآن منافقان را برای ما چنین معرفی میکند که وقتی آنان برای نماز میایستند با تنبلی و کسالت میایستند. حال کسان که نه با نشاط و نه با تنبلی به نماز میایستند، چگونه خواهد بود؟
این بود نصوص قرآن و سنّت دربارهی انسانِ «تارکِ الصلاة».
هیچ یک از صحابه راجع به تکفیر کسی که نماز را عمداً ترک کند و یا خارج از دین قلمداد کردن چنین کسی مخالفت ننموده است.
ترمذی از عبدالله بنشقیق(رض) به سند صحیح روایت مینماید که او گفته است: یاران رسول خدا (ص) ترک هیچ عملی را به جز نماز کفر نمیدانستند. عبارت راوی بیانگر این است که که صحابه (رض) همگی در این مسئله اتفاق نظر داشتند، به همین خاطر این نقطهنظر را به یکی از اصحاب بهطور مشخص و معیّن نسبت نداده است.
همچنین، علمای دین و اصحاب حدیث این نقطهنظر را از اصحاب و تابعین و فقهای حدیث روایت نمودهاند.
از حضرت علی (رض) روایت شده است که هر کس نماز نخواند کافر است.
و نیز از ابنعباس روایت شده است که هرکس نماز را ترک کند کافر است.
و نیز از ابنمسعود روایت شده است که هرکس نماز را ترک کند بیدین است.
و نیز از جابربنعبدالله روایت شده است که هر کس نماز نخواند کافر است.
و نیز از ابودرداء روایت شده است کسی که نماز نخواند ایمان ندارد، و نیز نماز را ادانکرده است کسی که وضو ندارد.
محمدبننصر مروزی، در کتاب خود پیرامون نماز، میگوید: شنیدم که اسحاق بن راهویه میگفت: از پیامبر (ص) به سند صحیح روایت شده که «تارکِ الصلاة» است، و نظر دانشمندان از عصر نبوت تاکنون بر این است که هرکس بدون عذر شرعی و بطور عمد نماز را ترک کند تا وقت ادای آن سپری گردد، کافر است.
از ایوب سختیانی روایت شده است که میگوید: در اینکه تارک نماز کافر است اختلافی نیست.
حافظ منذری پس از ایراد و بیان این روایات و شیوههای پیشینیان میگوید: جماعتی از اصحاب از جمله عمربنخطاب، عبدالله بنمسعود، عبدالله بنعباس، معاذ بنجبل، جابربنعبدالله و ابودرداء- رضیالله عنهم- و از غیر اصحاب، احمد بنحنبل، اسحاق بنراهویه، عبدالله بنمبارک، نخعی، حکم بنعتیبه، ایوب سختیانی، ابوداود طیالسی، ابوبکر بن ابیشیبه، زهیر بن حرب و دیگران- رحمهم الله تعالی- گفتهاند: هر کس عمداً نماز را ترک کند تا وقت آن سپری گردد، کافر است.[12]
این قول اصحاب و تابعین و ائمهی مذاهب و دیگران، همه راجع به تکفیر کسی بود که یک نماز را بهطور عمد ترک کند تا وقت آن سپری گردد، نظر آنان دربارهی کسانی که سالها عمر خود را سپری نموده و حتّی برای یک بار پیشانی سجده برای خدا نبرده است، چگونه خواهد بود.
این بود حکم کسی را که از روی انکار و عمد یا استخفاف به وجوب آن، نماز را ترک کند؛ اما ار شخص منکر وجوب نماز نباشد یا نماز را خوار و سبک نداند، در این صورت با ترک نماز یا کافر مرتّد است همانگونه که ظاهر احادیث و ظاهر فتوای اصحاب و دیگران بیانگر آن است، یا فاسق و دور از خدا محسوب میگردد.
بالاترین حدّ تخفیف دربارهی شخص بینماز فاسق به حساب آوردن اوست به گونهای که هر لحظه بیم کفر از او میرود و شکی نیست در اینکه بعضی از گناهان منجر به بعضی از گناهان دیگر میشوند، همچنانکه گناهان صغیه منجر به گناهان کبیره، و کبائر منجر به کفر میگردند.
بنابراین بر انسان مسلمان واجب است که به درون خود مراجعه نماید و در پیشگاه پروردگار توبه کند و به تصحیح دین خود بپردازد و بر اقامهی نماز تصمیم بگیرد. همانطور که بر دینداران واجب است که با اشخاص بینماز مصرّ بر ترک نماز، پس از نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، قطع رابطه و ترک معاشرت نمایند.
امام ابنتیمیه دربارهی شخص بینماز میگوید: نباید بر او سلام کرد نباید دعوت او را اجابت نمود...
همچنین، جایز نیست که پدر، دختر خود را به همسری شخص بینماز درآورد؛ زیرا شخص بینماز در حققت مسلمان نیست و شایستگی ازدوا
ج با دختر مسلمان را ندارد و نمیتواند نگهداری و سرپرستی او و فرزندان او امین باشد.
و نیز جایز نیست که صاحبان مؤسسهها و کارخانهها، اشخاص بینماز را به کارمندی بگمارند که چنین عملی به عنوان اعانه به معصیت تلقی میگردد، و کسی که حقوق پروردگاری را که خالق و رازق اوست تباه گرداند، حقوق بندگان را به مراتب بیشتر اهمال و تضییع خواهد کرد.
با این ترتیب، مسؤولیت جامعه در مقابل این فریضهی الهی که به عنوان ستون و پایهی دین بهشمار میآید، واضح و روشن خواهد شد، نماز فریضهای است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست مگر آنکه به چنان بیماری سختی مبتلا شود که فاقد هوش و اختیار گردد، و درک فرمان الهی برای او دشوار گردد؛ در غیر این صورت بیماریهای دیگر حتّی اگر منجر به قطع اندامهای شخص گردند یا او را زمینگیر یا فلج گردانند، نماز از او ساقط نخواهد شد.
شریعت خطاب به بیمار میگوید: آنگونه که میتوانی تطهیر کن و وضو بگیر، آن اندازه که در توان داری نماز بگزار و نماز را هیچگاه ترک نکن، با آب وضو بگیر، اگر آب نیافتی با خاک پاک تیمم کن. ایستاده نماز را ادا کن و اگر نتوانستی بهصورت نشسته، و اگر باز نتوانستی به پهلو یا به پشت خوابیده، با اشارهی سر یا ابرو، نماز را بخوان.
همچنانکه خداوند متعال میفرماید:
«فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ»[13]
«تا آنجا که میتوانید از خدا پروا بدارید.»
جامعه در برابر انجام این فریضه، مسؤولیت دارد، بهویژه حاکم مسؤولی نسبت به رعیت و زیردستان همچون پدر نسبت به فرزندان کوچک یا شوهر نسبت به همسر، مسؤولیت دارد. خداوند متعال در این اره میفرماید:
«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا لاَ نَسْأَلُکَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى»[14]
«و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش، ما از تو جویای روزی نیستیم ما به تو روزی میدهیم و فرجام نیک برای پرهیزگاری است.»
و نیز خداوند متعال میفرماید:
«یأَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قُواْ أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»[15]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و کسانتان را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ کنید.»
وقتی که شوهر اهتمام و توجه خاصی به همسر خود دارد و دوستدار اوست، همچنین پدر که نسبت به فرزندان خود عشق میورزد و برای آنان دلسوزی میکند، باید همواره بکوشد تا آنان را از آتش دوزخ مصون نگاه دارد، و آنان را نسبت به اطاعت و عبادت پروردگار که مهمترین زمینهی آن اقامهی نماز است، دستور دهد.
در بیان این برادر کویتی یک سؤال باقی مانده است و آن اینکه هرگاه بینماز بمیرد، نماز میّت بر او خوانده شود یا نه؟ جواب چنین سؤالی بر مبنای کافر شدن یا فاسق شدن شخص بینماز است.
کسانی که معتقد به فسق بینماز هستند میگویند: بر او نماز میّت خوانده میشود و در گورستان مسلمانان دفن میگردد، و وقتی که بر باور ایمان اسلامی از دنیا رفته باشد، حکم وی را به خداوند موکول و تفویض مینماییم.
امام احمد و دیگران که معتقدند چنین کسی با ترک نماز کافر میشود، میگویند: نباید بر او نماز میّت خواند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن گردد.
در اینجا نکتهای را یادآور میشویم که با نظریهی امام احمد بنحنبل، مطابقت دارد و آن عبارت است از اینکه به انسانِ بینماز، حکم کفر داده نمیشود مگر اینکه امام اعظم یا نائب او مثلاً قاضی، ایشان را به ادای نماز دعوت کند و او از این دعوت سر باز زند؛ اما پیش از اعلام حاکم شرع یا قاضی حکم به کفر او نخواهیم داد و کار او را به خداوند وا میگذاریم.
تمامی موارد فوق تنها مربوط به بینماز بود، ولی اگر کسی همراه با ترک نماز، روزه و واجبات دیگر را ترک کند، از نظر قائلین به فسق، فسق چنین کسی بیشتر و شدیدتر خواهد شد، و از نظر قائلین به کفر، تارک نماز مبیَّنتر و قویتر خواهد بود.
ابویعلی به سند حسن از ابنعباس روایت میکند، حمادبنزید گفته است این روایت قطعاً از احادیث نبوی است، که پیامبر (ص) فرمود:
«عُرى الإسْلامِ وَ قَواعِدُ الدِّینِ ثَلاثَةٌ، عَلَیهِنَّ أسِّسَ الإسْلامُ مَنْ تَرَکَ واحِدَةً مِنْهُنَّ فَهُوَ بِها کافِرٌ، حَلالُ الدَّمِ: شَهادَةُ أنْ لا اله إلاّ الله، وَ الصَّلاةُ الْمَکْتُوبَةُ، وَ صَوْمُ رَمَضانَ»
«حلقههای بهم پیوسته و پایههای دین اسلام سه چیز است که اسلام بر روی آنها بنا شده است، و هر کس یکی از آنها را ترک کند به واسطهی ترک آنها کافر میشود و خونش حلال میگردد:
1. اقرار و یقین به اینکه جز خداوند یکتا هیچ معبود دیگری نیست.
2. ادای نمازهای واجب روزانه.
3. روزه گرفتن در ماه رمضان.»
برای کسی که ذرهای ایمان در قلب او باشد، این حدیث و نمونههای دیگر جهت تنبیه و بیدار نمودن وجدان یک شخص
مسلمان کافی است، و خداوند متعال حق را میگوید و به صراط مستقیم هدایت و راهنمایی میفرماید.
توجه: از خوانندهی گرامی رجای واثق داریم که نویسنده، مترجم و تاپیست این استفتا را از دعای خیر خود بهرهمند نمایید.
منابع و مآخذ
--------------------------------------------------------------------------------
[1] - مسلم و ابوداود و ترمذی و ابنماجه و احمدبنحنبل این حدیث را روایت کردهاند.
[2] - احمد و صاحبان سنن این حدیث راروایت کردهاند.
[3] - مائده/58.
[4] - مرسلات/48.
[5] - قلم/42-43
[6] -توبه/5.
[7] - توبه/11
[8] -مدثر/42-46
[9] - مسلم این حدیث را روایت کرده است.