نمایشنامه فرعون (ویژه دانش آموزان راهنمایی)

 

اثرات تشکیل گروه های نمایشی و اجرای نمایش در مدارس:

•    تقویت حس همکاری و دوستی بین دانش آموزان
•    تقویت نظم و انضباط فردی و گروهی
•    رشد و توسعه اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان
•    تعالی بخشیدن به دانش آموزان
•    ایجاد روحیه مسوولیت پذیری

        و............

مربیان محترم تربیتی و دانش آموزان عزیز در این قسمت برآنیم که به معرفی نمایشنامه های که با کم ترین امکانات در مدارس به شکل گروهی به اجرا در می آید بپردازیم.

نمایشنامه فرعون بر گرفته شده از داستان زیر است:

نادانی فرعون

گویند ابلیس وقتی نزدیک فرعون آمد و وی خوشه انگور در دست داشت و تناول می کرد.

 ابلیس گفت: "هیچ کس تواند که این خوشه انگور تازه را به خوشه مروارید ساختن؟"

فرعون گفت:"نه هیچ کس."

ابلیس به لطایف سحر، آن خوشه انگور را خوشه مروارید ساخت.

فرعون تعجب کرد و گفت:"اینت استاد مردی که تویی!"

ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت: "مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت ، دعوی خدایی چگونه می کنی؟"

نمایشنامه فرعون

در این نمایشنامه شما با شخصیت شیطان رو به رو می شوید. تصور نکنید که وقتی می گوییم شیطان، حتماً باید موجودی آدم نما یا هر چیز دیگری را که بسیار وحشتناک و عجیب و غریب است روی صحنه حاضر کنیم، بلکه باید بدانید که صفت شیطان فریب کاری است و او با ترفندهای فریبکارانه همه را به انحراف می کشاند. پس باید ظاهری گول زننده داشته باشد. ظاهری که برای هرکس خوشایند است. شیطان باید گفتار و حرکاتی طریف و دلپسند نیز داشته باشد.

در این نمایش شیطان هرگز به صورت ترسناکی ظاهر نمی شود، بلکه در هیبتی ظاهر می گردد که برای فرعون خوشایند است. فرعون هم چون برای اولین بار با غریبه ای روبه رو می شود که می تواند به خواسته های مادی او جامه عمل بپوشاند، به شیطان روی خوش نشان می دهد.

فرعون ضمن این که رفتاری از سرنخوت و غرورآمیز دارد، دارای صفت پست و حقیری است و آن آزمندی اوست. پس شخصیت او را می توان این گونه نگریست و تحلیل کرد. بنابراین در هنگام ایفای نقش فرعون باید متزلزل بودن او را به نمایش درآورد.

شخصیت های نمایشنامه:

1-    فرعون

2-    شیطان

{ فرعون در بارگاه خود روی تخت نشسته است. خوشه انگوری دردست دارد و با اشتیاق به آن نگاه می کند. دراین هنگام شیطان به صورت پیرمردی وارد می شود.}

شیطان: مرا صدا کردید، اعلیحضرت؟

فرعون: تو دیگر کی هستی؟

شیطان: چه طور مرا نمی شناسید؟ ... من همیشه خدمتگزار شما بوده ام.

فرعون: تو؟

شیطان: بله، اعلیحضرت ... چه طور خدمات مرا، فراموش کرده اید؟

فرعون: عجیب است ... چرا تا حالا تو را ندیده ام؟

شیطان: خوب به من نگاه کنید ... بازهم مرا نمی شناسید؟

فرعون: نه ، نمی شناسم ... خدمتگزاران ما بسیارند.

شیطان: ولی همه شان خنگ هستند.