بنیامین
بنیامین برادر خود یوسف را در آغوش میگیرد.
بِنیامین خردسالترین فرزند یعقوب و از بنیاسرائیل بود. فرزندان او قبیله بنیامین یکی از اسباط اسرائیل را ایجاد کردند. بنیامین را واژهای عبری و به معنای «پسرِ دست راست» یا «پسرِ برکت» دانستهاند. برخی معنای آن را «پسر جنوب» گفتهاند، زیرا وی تنها پسر یعقوب بود که در جنوب یعنی سرزمین کنعان به دنیا آمد. در قرآن بنیامین بدون ذکر نام مورد اشاره قرار گرفته است.
در کتاب مقدس
تولد بنیامین
تصویری از کتاب مقدس نسخه مورگان، اسرائیلیها در دربار مصر نزد یوسف حاضر میشوند.
نمای بیرونی کاروانسرای مملوک، در کفر سبا اسرائیل، که به عنوان مقبره نبی یامین شناخته میشود.
بر اساس گزارش تورات، مادر بنیامین به نام راحیل، او را هنگام بازگشت از «فَدّان اِرام» به کنعان و در بیت لحم به دنیا آورد. او که پس از تولد بنیامین از دنیا رفت، پیش از مرگ، نام او را «بِنْ أوْنی» به معنای «پسرِ درد و رنج من» نامید؛ اما یعقوب آن را که مفهوم نامبارکی داشت، به بنیامین تغییرداد بر اساس نوشتههای ربانی بنیامین وقتی به دنیا آمد که راحیل به مدت زیادی روزه گرفته بود تا خداوند به او فرزندی دهد و یعقوب بیش از ۱۰۰ سال سن داشت. از این رو در بیشتر قسمتهای تورات بنیامین به صورت فرزندی خردسال است ولیکن به طور ناگهانی در مورد فرزندان او صحبت میشود و چگونگی بزرگ شدن او مورد اشاره قرار نمیگیرد.
در مصر
در داستان یوسف در تورات، هنگامی که برادران یوسف به مصر میروند او هویت واقعی خود را به آنان افشا نمیکند. بلکه او در کیف بنیامین ظرفی از نقره قرار میدهد و سپس اعلام میکند که ظرف نقره او گم شده است و باید کیف اسرائیلیها را بگردد. پس از یافته شدن ظرف نقره در کیف بنیامین، یوسف دستور میدهد که بنیامین به عنوان برده او در مصر باقی بماند. در این زمان یهودا به یوسف درخواست میکند که بنیامین را نگه ندارد زیرا دوری از بنیامین قلب یعقوب را خواهد شکست. در این زمان یوسف هویت واقعی خود را ابراز میکند. در میدراش ذکر شده است که یوسف از بنیامین میخواهد که برادر گمشده خود (یوسف) را به کمک اخترشناسی پیدا کند. میدراش ادامه میدهد که بنیامین موفق میشود بفهمد که یوسف مردی است که بر تخت مصر حاکم شده است و در این زمان یوسف هویت خود را آشکار میکند.
فرزندان بنیامین
کتاب مقدس، بنیامین را پسری لطیف، مطیع و محبوب یعقوب میخواند که به ویژه پس از ناپدید شدن یوسف به شدت به وی دلبسته بوده است. کتاب مقدس در جایی برای بنیامین سه فرزند و در جای دیگر ۱۰ فرزند با ذکر نامهایشان یاد میکند. این ده پسر عبارتند از: بلا، بشر، آشبل، گرا، نعمان، اهی، روش، موپیم، هوپیم و آرد. نام همسران بنیامین در کتاب مقدس ذکر نشده است.
در قرآن
در قرآن سوره یوسف، بنیامین بدون ذکر نام چندین بار مورد اشاره قرار گرفته است.
نبوت بنیامین
بنا بر تحقیق و جستوجو در منابع شیعه و اهل سنت، برای بنیامین مقام نبوت و پیامبری گزارش نشده است؛ حتی در جریان طالوت بن عوق ـ علیهالسلام ـ تصریح شده است که بنیامین دارای نبوت نبود؛ مانند اینکه گفته شده است: «نبوت در فرزندان لاوی بود و حکومت در فرزندان یوسف علیهالسلام. و طالوت از فرزندان بنیامین بن یعقوب بود، نه از خانواده نبوت و نه پادشاهی و حکومت».
نبوت پس از یوسف تا زمان موسی
پس از حضرت یوسف علیهالسلام تا زمان موسی کسی به «مقام نبوت و پیامبری» نرسید؛ هرچند پس از یوسف جانشینان و مبلغانی به امر خدا قیام کردند که مردم را به یکتاپرستی و کارهای نیک دعوت میکردند.
← دیدگاه شیخ صدوق
همانطور که شیخ صدوق (ره) میگوید: « خدای تبارک و تعالی دوازده سبط (نسل) را بعد از یوسف فرستاد سپس موسی و هارون را در مصر به فرعون و پیروانش مبعوث کرد».
مقام نبوت در فرزندان یعقوب
بههرحال، بین دوازده پسر حضرت یعقوب علیهالسلام، تنها حضرت یوسف ـ علیهالسلام ـ به مقام نبوت و پیامبری رسید؛ و هرچند بنیامین با ایمان و باتقوا بود، ولی این دلیل نمیشود که هرکسی که با تقوا بود، حتماً پیامبر شود. خداوند مصلحت ندید که بنیامین به مقام نبوت برسد.
فرماندهی طالوت
بعد از عوق فرزند بزرگوارش طالوت برای دین خدا قیام کرد و او فرماندهی است که بر بنیاسرائیل از طرف خدا بهواسطه بعضی از پیامبران آنها، تعیین گردید،ولی بنیاسرائیل با او مخالفت میکردند.
← مخالفت بنیاسرائیل با طالوت
مضمون مخالفت بنیاسرائیل همان است که خدا در قرآن کریم میفرماید: «آیا از (حال) سران بنیاسرائیل پس از موسی خبر نیافتی آنگاه که به پیامبری از خود گفتند: پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم، (آن پیامبر) گفت: اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چهبسا پیکار نکنید. گفتند: چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از (نزد) فرزندانمان بیرون رانده شدهایم. پس هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شماری اندک از آنان، (همگی) پشت کردند، و خداوند به (حالِ) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است. گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهی باشد با آنکه ما به پادشاهی از وی سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشی داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: در حقیقت، خدا او را بر شما برتری داده، و او را در دانش و (نیروی) بدن بر شما برتری بخشیده است، و خداوند پادشاهی خود را به هرکس که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر داناست»